دیشب خبری در رسانه ها منتشر شد که به سرانجام رسیدنش یکی از مهمترین وقایع در ماه های آینده را تعیین خواهد کرد و آن خبرچیزی نیست جز اعلام آشتی دو جناح عمده فلسطینی حماس و فتح .
این خبر باعث شد تا نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست ها بگوید "صلح با اسراییل و آشتی با حماس مانعه الجمع هستند واشتی با حماس فقط ثابت می کند که دولت خودگردان فلسطینی ضعیف است و نتیجه این ضعف به قدرت رسیدن حماس در کرانه غربی خواهد بود. (+)"
امریکا هم خیلی سرد با موضوع برخورد و اعلام کرد : "هر دولت فلسطینی که بر سر کار بیاید باید خشونت و مخالفت با اسراییلی ها را نفی کند و در ضمن این چیزی از ارزش های حماس به عنوان یک گروه تروریست کم نخواهد کرد. (+)"
( اسراییل در میانه دعوای فتح و حماس در غزه می پرسد: بنظرت کدام برنده می شود؟ امریکا در پاسخ می گوید: البته من و تو!)
محمود عباس رییس فتح و رییس جمهور عملا غیر قانونی فلسطین - چون او چند سال بیشتر از مدت تعیین شده به عنوان رییس جمهور در قدرت مانده است- گفت " اسراییل از ما می خواهد بین او و حماس یکی را انتخاب کنیم و این درحالیست که حماس جزو فلسطینی ها هستند و ما نمی توانیم آنها را کنار بگذاریم."
طبق طرحی که دیروز از سوی دو طرف فلسطینی اعلام شد و قرارست در صورت نهایی شدن روز چهارشنبه هفته اینده در قاهره امضا شود تا هشت ماه دیگر انتخابات فلسطینی برگزار می شود ؛ در این مدت دولت انتقالی متشکل از چهره های مستقل و میانه روی فلسطینی تشکیل شود- که احتمالا حماس برای برانگیخته نشدن دشمنی ها و مخالفت با دولت جدید در آن شرکت نمی کند، زندانی های دو طرف خصوصا زندانیان سیاسی آزاد خواهند شد و ترتیبات امنیتی بصورتی در می آید که نیروهای حماس نیز به نیروهای امنیتی فلسطینی بپیوندند. (+)
اما مهمترین نکته در این بین اینست که این توافق در قاهره و جایی صورت گرفت که توافقات پیشین همواره به جایی نمی رسیدند و همیشه در مورد مذاکرات سر و صدای زیادی راه انداخته می شد بدون اینکه نتیجه ای از آنها حاصل شود. اما این دور مذاکرات در سکوت خبری تمام و زیر نظر وزیر خارجه جدید مصر نبیل العربی و رییس جدید سازمان اطلاعات این کشور انجام شد و از واقعیتی که همه سالها بود می دانستند پرده برداشت : اینکه عمده ترین گروه مانع صلح و آشتی بین فلسطینی ها حسنی مبارک ؛ دولت مصر و شخص عمر سلیمان رییس استخبارات این کشور - وهمکار سیا و موساد - بودند.
در واقع آشتی فلسطینی ها اولین نتیجه مستقیم انقلاب مردم مصر است: با ساقط شدن مبارک و روی کار آمدن چهره های جدید و در عین حال مستقل در این کشور ، سیاست های تازه ای رونمایی می شود که برخلاف خواسته های امریکا و اسراییل هستند که تنها سود برندگان دو دستگی فلسطینی ها بودند . البته امریکا همیشه عادت داشت با ژست میانجی گری همراه با گروه چهار خاورمیانه همه را با موضوع صلح گول بزند و صلح اهرمی در دست آنها برای پیچاندن گوش و گوشت فلسطینی ها بود. با سرنگون شدن مبارک و وقایع پس از آن در مصر و سایر کشورهای منطقه، تیم محمود عباس در کرانه غربی فهمید دیگر هیچ پشتیبانی ندارد ؛ اسراییل حاضر به دست کشیدن از ساختمان سازی ها در اراضی اشغالی 1967 نیست ، امریکا به هیچ عنوان قصد فشار وارد کردن بر اسراییل را ندارد و حتی اوباما به به اندازه روسای جمهور امریکا حتی بوش به صلح درچهارچوب مرزهای 1967 پایبند نیست . و همه این ها علاوه بر خستگی و فرسودگی مردم فلسطین ، افزایش صداهای آمیز در صحنه بین المللی و کمپین های حمایت از فلسطینی ها و خصوصا مردم غزه، موج اقبال را به سمت مقاومت و نماد آن حماس راهنمایی می کرد.خطر دیگر هم وقوع انتفاضه سوم بود وهست که می تواند دقیقا از کرانه غربی - و نه از غزه- شروع شود و دامنه آن به اسراییل هم کشیده شود. نکته دیگری که باعث شده تا فتح در سیاست های تجدید نظر کند افشای اسناد فلسطینی ها توسط شبکه الجزیره بود که نشان داد فتح و دولت خودگردان فلسطینی در تمام سالهای بعد از قرارداد های صلح مادرید 1991، اسلو 1993 و پنج قرارداد صلح و نقشه راه دیگرفقط مشغول دست و پا زدن بی حاصل و کسب رضایت امریکا و باج دهی به اسراییل بوده اند که برخلاف آنها و با اطمینان تمام روی زمین های اشغالی بنا می سازد و مهاجر می نشاند بدون اینکه کمترین نتیجه ای برای فلسطینی ها حاصل شود و همین آنها را در وضعیت بدترو منفی تری نسبت به حماس قرارمی داد . پس این معادلات وافکاری دیگر باعث شد گروه کرانه غربی دقیقا بر خلاف خواسته امریکا و اسراییل عمل کند و در غیاب مانعی به نام مبارک-سلیمان به حماس روکند و اعلام کند حاضر به همکاری با آنهاست .
به این ترتیب آخرین میخ بر تابوت جنازه بیست ساله پوسیده و متعفنی به نام "صلح اسراییل و فلسطینی ها" کوبیده شد تا همه بدانند اوضاع خاورمیانه واقعا در حال تغییر است و اعراب دیگر کم کم چشم ها را باز می کنند و از خواب عمیق شان بیدار می شوند و کسی که بیدار شده است را دیگر نتوان به زور به خواب کرد . شاید این همان خواب تاریکی است که بقول مرحوم آوینی "اگر هزار ماه هم باشد به یک لیله القدر فرو میریزد و مستضعفان را وارث زمین می کند. "
ودر مورد این موضوع انشالله بیشتر خواهم نوشت.
برای مطالعه اسناد الجزیره مراجعه کنید به : اسناد خانه فلسطینی ها