Saturday, July 31, 2010

Untold Storeis -داستان های ناگفته





گفته مشهوری از یک اندیشمند هست که می گوید : " تاریخ تکرار می شود و آنهایی که آنرا فراموش کنند مجبورند دوباره آنرا از سر بگذرانند. "

داستان تکرار تاریخ ؛ داستان امریکاست: روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
وزبهر طمع بال و پر خویش بیاراست ... بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت امروز همه روی زمین زیر پر ماست و ....
و پرواز او ادامه یافت .

اما کدام تاریخ تکرار می شود ؟ جنگ ویتنامی که در حال تکرار شدن است ، طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا 16 سال طول کشید ؛ بیشتر از 3-4 میلیون ویتنامی و 59 هزار امریکایی کشته برجا گذاشت. به تمام کشورهای اطراف آن منجمله کامبوج و لائوس سرایت کرد و نهایتا با شکست امریکا پایان یافت. این واقعیتی است که امریکایی ها هیچ وقت آنرا برزبان نمی آورند اما همیشه برذهن و گرده شان سنگینی می کند. چند دلیل در پایان یافتن این جنگ دخیل بود. امریکایی ها ( مردم و نظامیان ) خسته شده بودند ، ویت کنگ ها دست بردار نبودند و با وجود بمباران شدید ناپالم واز بین رفتن جنگل هایشان زیر بمب های شیمیایی همچنان مبارزه می کردند ؛ گروه های مخالف جنگ در اروپا و امریکا بخصوص از میان قشر تحصیل کرده و دانشگاهی زیاد شده بودند و البته جنبه رسانه ای آن را نباید فراموش کرد. عکس هایی که از جنگ در می آمدند - مثل عکس های زیر- که افکار عمومی را بهم می ریختند و تاثیر زیادی می گذاشتند :

عکس هایی از جنگ ویتنام

بهرترتیب یکی دیکر از عوامل ریخته شدن ابروی امریکا مدارکی بود که به اسناد پنتاگون(1) مشهور شد. کسی که آنها را فاش کرد یک کارمند ارشد وزارت دفاع به نام دانیل السبرگ (2)بود که هفت هزار سند را به نیویورک تایمز ؛ واشنگتن پست و 17 روزنامه دیگر داد . بهرحال عوامل و استیضاح نیکسون دست به دست هم داد تا طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا با خفت تمام شود.

حالا داستان مشابهی در افغانستان در حال روی دادن است. جنگ نه -9- سالست ادامه دارد و تا سال 2014 که کرزی به عنوان تاریخ نهایی خروج معرفی کرده - و امریکایی ها چندان به آن راضی نیستند- به 13 سال می رسد . هزینه نظامی جنگ های عراق و افغانستان از مرز 1 تریلیون دلار گذشته ، اوضاع اقتصادی در داخل خوب نیست و با اینکه تلفات امریکایی ها به هیچ وجه قابل مقایسه با ویتنام نیست و حتی در پایان 13 سال هم نخواهد بود اما بازهم برای امریکایی های قرن بیست و یکم فراتر از تصور است. بعلاوه جنگ به پاکستان کشیده شده و کشورهای اروپایی هم که همیشه به مثابه دم امریکا هستند و خودشان را در این لشکرکشی بی حاصل وارد کردند هم هزینه داده اند و هم کشته و نهایتا هیچ .و شاید نه هیچ شاید برای اینکه خیابانهای نیویورک برای سیاستمدارانش امن تر باشد. طالبان مثل ویت کنگ هاست و بدتر چون ایدئولوژی مذهبی - گیریم از نوع وهابی , سلفی- هم چاشنی مبارزاتشان است و آنرا جهاد می دانند - که البته با دشمن اشغالگر مبارزه کردن جهاد هم هست.

البته این بار اتفاق متفاوتی هم می افتد ؛ امریکایی ها از ویتنام فقط این مورد را یاد گرفته اند پس رسانه هایی دارند که همدست آنها در جنگ باشند ؛ سی ان ان و فاکس نیوز بوسیله خبرنگارانی که به جبهه می فرستند تنها تصاویری را که می خواهند به دنیا نشان می دهند ونظامیان بعضی مناطق جنگی را بروی خبرنگاران مستقل می بندند تا آنچه را که نمی خواهند، مردم دنیا نبینند . هرچند گاه و بی گاه خبرهایی از کشته شدن غیر نظامیان می رسد و بلاخره بازهم کسی مثل جولین اسانج (3) و سازمان و پایگاه اینترنتی ویکی لیکز (4) پیدا می شوند که نه 7 هزار سند بلکه 92 هزار سند را منتشر کنند که سرشار از اتفاقات ناگفته جنگ افغانستان است. بازهم پای روزنامه های بزرگ وسط می آید و مردم عادی - من و شما- با یک سرچ ساده می توانیم آنها را پیدا کنیم و بخوانیم . امریکا دوباره از جایی که گمان نمی برد خورد. یک خودی پاشنه آشیل امریکا را شناخت و این سرجوخه 22 ساله به نام بردلی منینگ (5) بود که برای اولین بار ویدئوی محرمانه حمله هلی کوپترهای امریکایی به غیر نظامیان در عراق را به ویکی لیکز داد تا منتشر کند، که دو نفر آنها عکاس رویترز بودند و سال 2007 کشته شدند . اما از آنجا که ماه پشت ابر نمی ماند معلوم شد آنها بی خود و بی جهت همراه 7-8 نفر دیگر به گلوله بسته شدند . در ماجراجویی جدید ویکی لیکز هم تنها کسی که انگشت اتهام متوجه اوست؛ باز هم سرجوخه منینیگ است.
اسانج دیروز در بیانیه ای در پاسخ به اتهامات مسئولان نظامی امریکا گفت :" از اظهارات وزیر دفاع گیتس متاسفیم که از خون هایی حرف می زند که بواسطه کار ما ممکنست روی زمین ریخته شود ، فعلاکه زمین های افغانستان و عراق از خون هایی که بر زمین ها ریخته شدند خیس است. او کشتار هزاران کودک و بزرگسال رادر این کشورها ندیده گرفت در صورتیکه می توانست دست کم درباره چگونگی مرگ آنها تحقیقاتی انجام دهد. ویکی لیکز بجای جواب دادن به مقامات نظامی امریکایی ترجیح می دهد بازهم اسناد دیگری را منتشر کند تا شاید به این وسیله دولت امریکا و آنها را در فشار قرار بدهد."

امریکایی ها از هفته پیش سعی کرده اند عواقب انتشار اسناد ویکی لیکز را کوچک جلوه بدهند ؛ که این اطلاعات چندان جدید نیست اما اگر نیست پس چرا رییس ستاد مشترک ارتش امریکا دریاسالار مایک مالن می گوید خون امریکایی ها بر گردن ویکی لیکز است که این اطلاعات را فاش کرد ؟ این یعنی انتشار اینهمه سند محرمانه بلاخره روزی جایی گریبان امریکا را می گیرد کما اینکه همین حالا هم گرفته است. درواقع این افشاگری جولین اسانج نیست که دامن امریکا را گرفته بلکه آه بی گناهانی است که در عراق و افغانستان روی زمین افتادند ؛ حضور امریکا و متحدان و دوستانش در عراق به بهانه واهی سلاح کشتار جمعی بود و در افغانستان به بهانه واهی القاعده. القاعده ای که آن زمان فقط در افغانستان وجود داشت و حالا مثل اژدهای هفت سر از عراق و شبه جزیره عربستان و یمن و سومالی و پاکستان سر درآورده است.
اسناد ویکی لیکز آبروی پاکستان را هم تماما برد ، کشوری که در 5 سال آینده باید 7.5 میلیارد دلار برای پاداش خوش خدمتی هایش بگیرد اما اسناد نشان می دهد سرویس جاسوسی اش هنوز دست در دست طالبان دارد. پاکستانی که همیشه دوگانه بازی کرده و می کند و حتی وقتی همه می دانند و مدارک همکاری هایش منتشر می شود بازهم ایران را بجای او متهم کمک به طالبان می کنند.
طالبانی که امریکا در دهه 80 میلادی با کمک پاکستان علم کرد حالا دشمن جان خودش شده است ؛ آتشی که شعله اش جان یکی از بنیان گذارانش در پاکستان یعنی بی نظیر بوتو را گرفت و جان هزاران پاکستانی دیگر را هم می گیرد و این چرخه معیوب ادامه دارد و و می چرخد و می چرخد .... تا امریکا مجبور شود مثل ویتنام، افغانستان را با بدبختی ترک کند کما اینکه از همین حالا دوستان و متحدانش که عادت به خودفروشی در برابرش دارند یکی یکی فرار را بر قرار ترجیح می دهند.

امریکا سالهاست در خاورمیانه مشغول کاشتن است ؛ در فلسطین ؛ در افریقا ، ایران ؛ افغانستان ؛ در پاکستان ، عراق ، مصر و اردن و سایر کشورهای عربی.
هرکه باد بکارد لاجرم طوفان درو خواهد کرد. امریکا مشغول برداشت توفان هایی است که با دست خودش کاشت!


و آن عقاب پرواز کرد و پرواز کرد و اوج گرفت و آنقدر مغرور شد تا ندید تیری درست در بالش نشست و از آن بالا او را روی زمین انداخت ، عقاب گیج شده به تیر نگاه کرد و متوجه شد این تیر تیزپرواز از پرهای عقاب ساخته شده و آن موقع بود که ناله کرد :

" زکه نالیم که از ماست که برماست"

پی نوشت ها :

1-Pentagon Papers
2- Daniel Ellsberg
3- Julian Assange