Friday, March 30, 2012

خطوط گسل


شبکه انگلیسی الجزیره یک برنامه عالی دارد به اسم خطوط گسل Fault Lines - البته این ترجمه ای است که من برای این کلمه می گذارم و عملا ترجمه کلمه به کلمه آن است و شاید کسی بتواند بهتر از آنرا پیشنهاد بدهد تا من هم آنرا عوض کنم... بهرترتیب این برنامه یکی از بهترین و خوش ساخت ترین برنامه هایی است که در چند سال گذشته همیشه در الجزیره نشان داده شد البته نشان می دهد چقدر ادم های خوش فکر می توانند در شناساندن دنیا به دیگران کمک کنند. خطوط گسل همچنین برای من دریچه ای به سوی جامعه امریکا - و گاهی امریکای لاتین- و شناختن و دیدن آن بوده است.

سری جدید آن ظاهرا در مورد جنبش تسخیر وال استریت Occupy Wall Street است که عملا به همه جای امریکا سرایت کرد. اولین ویدئوی این سری از این برنامه در یوتیوب آپلود شده و من اینجا می گذارم. اگر بعد از این هم بقیه ویديوهایش آپلود شدند کم کم به همین صفحه اضافه می کنم. پیشنهاد می کنم دیدن این ویدئو را از دست ندهید.  

 


Monday, March 26, 2012

کشتی در حال حرکت سوریه



این روزها کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل راهی مسکو و بعد پکن شده است تا راه حلی برای بحران سوریه پیدا کنند و این در حالی است که اوضاع سوریه بیشتر از آنکه به سوی وخیم تر شدن برود در حال رفتن به سوی استقرار و آرامش نسبی است. 
از تقریبا اوایل ماه مارس (نیمه اسفند) که ارتش سوریه حمله بزرگی را به شهر حمص و خصوصا منطقه بابا عمرو این شهر که در دست ارتش موسوم به آزاد سوریه بود- راه انداخت حدود یک ماه می گذرد. حملات ارتش سوریه در میانه هوچی گری های شورشیان و بوق های تبلیغاتی شیپورچیانی مانند الجزیره و العربیه با پاکسازی بابا عمرو ادامه یافت و مخالفان مسلح در کمال ناامیدی مجبور به ترک این شهر شدند . البته سوریه مدعی شد هنگام پاکسازی منطقه باباعمرو تعداد زیادی از نظامیان ( بخوانید مزدوران) فرانسوی زبان و افسران قطری و از سایر ملیت های عرب خصوصا لیبی را دستگیر کرده است. هرچند ادعای دولت سوریه با هیچ تصویر یا عکس و ویدئویی همراه نبود اما سلاح های امریکایی و اسراییلی توقیف شده نشان داده شدند - باید توجه داشت ارتش سوریه با تسلیحات روسی تجهیز شده و سلاح های امریکایی اسراییلی فقط ثابت کننده این بود که مخالفان کمک تسلیحاتی شده اند-٬ تجهیزات مخابراتی زیادی هم در جریان این حملات توقیف شدند که همه و همه نشان می داد ارتش موسوم به آزاد سوریه از خارج دستورمی گیرد. تعجب برانگیز درمورد افسران و نیروهای خارجی دستگیر شده  اینست که نه قطر و نه فرانسه هیچ کدام ادعاهای دولت سوریه را رد نکرده و در این مورد سکوت اختیار کردند و البته همه می دانند فرانسوی ها ید طولایی در فرستادن گروه های مزدور در کشورهای مختلف دارند واینگونه  فعالیت های فوق برنامه و غیر رسمی در کارنامه استعماری این کشور به خصوص در مستعمرات آفریقایی برای برکنار کردن دولت های مختلف ثبت شده است .( مورد کنگو و پاتریس لومومبا با همکاری امریکا و بلژیک یا مورد اخیر ساحل عاج و الحسن ووتارا که آدم بانک جهانی بود  یا جنایات فرانسوی ها در الجزایر) 

مخالفانی که از حمص بیرون شده بودند به ادلیب فرار کردند و بازهم ارتش  سوریه سراغ آنها رفت و شورشیان مدعی شدند در عقب نشینی تاکتیکی! مجبور به فرار از ادلیب شده اند تا بازهم به سوی دیر الزور در مرز عراق بروند و بازهم ارتش آنها را دنبال و از شهر بیرون کند و حالا غربی ها و سعودی و قطر که آرزوهایشان برای سوریه برباد رفته است بازهم دست از هیاهو برنمی دارند ولی همه می دانند دولت سوریه تا حدودی موفق شده کنترلش بر اوضاع را محکم کند . هرچند عوامل دیگری هم بودند که در بادبان های کشتی در حال حرکت  سوریه باد موافق انداختند : یکی از آنها اختلافات زیاد بین اعضای شورای انتقالی سوریه مستقر در خارج و جدایی تعدادی از اعضای آن بود. شانس اسد این بود که مخالفان یک دستی ندارد و همیشه بین مخالفانش اختلاف نظر و دعوا وجود دارد و از این نظر دولت اسد با ایران مشابهت هایی دارند. عامل دیگر جنایات و فیلم های منتشر شده از مخالفان بود که چطور سربازان و هواداران دولت سوریه در شهرهای مختلف را می کشند و از درختها آویزان می کنند بطوریکه این کار آنها باعث شد صدای عفو بین الملل در بیاید و از آنها بخواهد دست از این اعمالشان بردارند. البته همچنان ویدئوهایی از جنایات در ظاهر متعلق به ارتش سوریه هم منتشر می شوند -هرچند تعداد آنها به شدت کم شده -  که کارشناسان در مورد واقعی بودن آنها تردید دارند و یک دلیل آن اینست که دولت و ارتش سوریه باید بی عقل و مایل به خودکشی باشند که اجازه بدهند نیروهای ارتش در این برهه زمانی و آن لاین بودن اتفاقات و وقایع , بهانه به دست مخالفان و دولت های غربی  بدهند تا آنها را محکوم کنند و سناریوی لیبی -حمله پیش دستانه- برای محافظت از  مردم بی گناه را اجرا کنند. پس می توان حدس زد بسیاری از ویدئوهایی که به ارتش سوریه نسبت داده می شد در واقع کار خود مخالفان بود. نباید این نکته را هم از یاد برد که در لیبی وقتی مخالفان مستقر در بنغازی مدعی بودند اگر تانک های قذافی وارد این شهر ۳۰۰ هزار کشته برجا می گذارند مصراته در دست نیروهای قذافی افتاده بود و هیچ کشتاری هم صورت نگرفته بود اما این حقیقت که عملا بازگو نشد ٬ باعث نشد تا ناتو برای حمله به لیبی کمی بیشتر فکر کند. عامل سوم برگزاری رفراندوم قانون اساسی جدید و حمایت اکثریت شرکت کنندگان از آن و وعده برگزاری انتخابات پارلمانی جدید تا یک ماه آینده  است. عامل دیگر حمایت محکم طبقه حاکم سیاسی و نظامی موسوم به نخبگان جامعه سوریه از شخص بشار اسد و همراهی مردم حلب و دمشق با دولت بود بطوریکه در میان دولت مردان٬ سیاستمدارانٍ , سفرا و ارتشیان سوریه عملا -شاید بجز یک مورد- هیچ کس از حکومت سوریه کناره نگرفت. همه اینها در کنار حمایت روسیه در صحنه بین المللی و ایران در منطقه - با همراهی لبنان و عراق- باعث شد تیرهیلاری کلینتون و سارکوزی و ملک عبدالله به سنگ بخورد . بنابر این غربی ها چاره دیگری نداشتند جز اینکه اسما اسد همسر بشار را تحریم کنند و انگار که تحریم یک زن که مثلا نتواند در بوتیک های پاریس و رم خرید کند باعث می شود نظام اسد سقوط کند یا اسما اسد به عشق رم و میلان به شوهرش فشار وارد می کند تا دست از سرکوب مخالفان بردارد. همین که  جامعه بین المللی مد نظر امریکا٬ مادر و همسر یک رییس دولت را تحریم می کند نشان می دهد چقدر گزینه های آنها در برابر دولت اسد کم است و هیچ چاره ای برای آنها باقی نمانده است آنهم در زمانی که حتی نمی توانند به گزینه نظامی نیز فکر کنند.

البته شکی نیست اختلافات داخلی در سوریه بروزکرده اند و بین دسته هاو مذاهب یا اهالی شهرهای مختلف دشمنی هایی ایجاد شده است  با این حال همه این اتفاقات باعث شد حس ناسونالیستی سوری ها قوی تر از گذشته شود و آنها در مورد جنگ داخلی احساس خطر کنند. من همیشه شخصا عقیده داشته ام ما به ازای اتفاقات سوریه در ایران و اوایل انقلاب در استان کردستان روی داد : عده ای به اسم کومله ها و خلق کرد مسلح شدند- با همکاری مطمئنا امریکا  و البته  صدام حسین - و بعد علم مخالفت برداشتند ٬ پاسدارها را می کشتند وتنها فرقی که با همتایان امروز سوری خود داشتند این بود که آن زمان اینترنت و یوتیوب و رسانه های رنگارنگ نبودند و گرنه همین اتفاقات با مقیاسی بزرگتر در ایران  تکرارشده و شکست خورده اند.

شاید عنان - که فقط برای راه دادنش به دمشق دست به دامن تهران شد - برای حفظ آبروی اروپایی ها و کشورهای عضو جامعه عرب بتواند قول هایی ازمسکو و پکن بگیرد اما مسکو که برای همه این قول ها از قبل با دمشق هماهنگ می شود مطمئنا متوجه این نکته شده است که گروه موسوم به دوستان سوریه در این جنگ نیمه سرد تا اینجا موفق به دست یافتن به پیروزی هایی در مقابل جناح غربی -اروپایی-عربی شده اند و این خود دستاورد کمی نیست و مطمئنا در آینده بازهم امکان تکرار چنین تجربه هایی هست. 

اما سوریه ٬ همچنان راه سختی پیش رو دارد ٬ این سوریه یا سوریه یک سال پیش خیلی فرق دارد ٬ دچار زمین لرزه شده و اختلاف و دودستگی و جنگ داخلی را به چشم خودش دیده است ٬ توقع مردم بالا رفته و خواهان آزادی های سیاسی بیشتری از قبل هستند و حزب بعث دیگر تنها دستور دهنده این کشور نخواهد بود. همچنانکه فساد مالی و باندبازی های سیاسی هم دیگر در این کشور نمی توانند ادامه پیدا کنند و بشار اسد و بزرگان ارتش و حزب بعث باید بیشتر از قبل دست به عصا راه بروند.     

و ...... دولت های بعدی در این چرخه می تواند کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس باشند: دولت سوریه در تمام ۴۰ سال حکومت خود - و دوران سرپرستی در لبنان- ثابت کرده که می تواند برای کشورهای دیگر مشکل ایجاد کند و حالا باید قطر و عربستان و تا حدودی ترکیه ٬ منتظر سررسیدن نوبت خود باشند. سوریه توانایی دارد در چند سال آینده با همکاری سایر کشورها و نیروهای دوست در این کشورها آشوب ایجاد کند. روزی فرا خواهد رسید که سوریه حساب هایش را با قطر و عربستان صاف کند. آن روز شاید خیلی نزدیک -مثلا تا یک سال دیگر- نباشد اما مطمئنا سر خواهد رسید.  
   

 

Friday, March 9, 2012

چند لینک برای مطالعه


این چند لینک برای مطالعه بیشتر هستند ٬ البته در بخش خواندن بیشتر در ستون سمت راست وب لاگ هم لینک های دیگری را گذاشته ام اما اینها احیانا برای دیگرانی هستند که شاید به علت فیلترینگ نتوانند از صفحه خود وب لاگ آنها را انتخاب کنند و بخوانند  و البته لینک های اینجا همان لینک های ستون دست راستی نیستند و متفاوتند.
باید یادآوری کنم انتشار لینک های مربوط به مطالب دیگران به معنی تایید یا تکذیب همه محتوای نوشته های آنها نیست٬ فقط اینکه  باید خواند و هر نظر و سلیقه ای را دانست تا بهترین عقاید به مرور زمان شکل بگیرند.  


  دخترِ یکی از کاندیداهایِ «سبزِ پر رنگ» ریاست دانشگاه آزاد، رئیس گروه ما بود؛ خودش هم سبزِ پر رنگ و مشوق حضور بچه ها در تظاهرات ها، در دانشکده ای که مشاورین و نزدیکان رئیس جمهور اساتید دانشکده بودند؛ چند وقتی دانشکده از این خانوم خلاصی داشت و خانم مهندس جوانی رئیس گروه معماری شد، نتیجه ش حضور اساتید شاخص بازنشسته دانشکده های سراسری یا فعال در گروه های معماری شاخص بود؛ ....... اما این وضعیت خیلی طول نکشید، خانمِ آقازاده برگشت، میانه ی ترم اساتید گاه مسن، با سابقه، و تحصیل کرده ی بهترین دانشکده های اروپا را از دانشکده بیرون ریخت؛ اعتراض ها بالا گرفت .......

بیست و پنج دقیقه - خاطرات یک پزشک قانونی 

اپیزود بعدی مراوده ما یکسال قبل بود. غلام تصادف کرده بود و پیش ما پرونده داشت. لگنش شکسته بود و زمینگیر شده بود. چند ماه بعد بالاخره موقع بستن پرونده رسید. اما یه آقای دیگه اومد و مدعی شد که غلام حالش خوبه و بهتره که پرونده اونو ببندیم. بهش یادآوری کردم که ما کارمونو بلدیم اما جناب غلام باید خودش حضور داشته باشه تا معاینه بشه و پرونده مختومه بشه.
اما حالا مدعی بود که غلام حالش خوب نیست و نمیتونه بیاد. از ما هم اصرار که اگه حالش خوب نیست پس نباید پرونده بسته بشه! از اونم بیشتر اصرار که حالش به خاطر چیز دیگه ای بده این آدم بده! از اونجایی که عمرا تو اینجور کل کل کم بیاریم٬ متقاعدش کردیم که یا میره با غلام برمیگرده یا بی غلام اصلا برنمیگرده! 

یک خبر و یک یادداشت در مورد دانشگاه ها -  اقتصاد خرد٬ بازار و خانوار 

یک استاد کانادایی اعلام کرده است که دو استاد ایرانی مقاله او را کلمه به کلمه کپی برداری کرده اند و به اسم خودشان چاپ کرده اند. در این روزهای هجوم تبلیغاتی و رسانه ای به ایران باید یادداشت روزنامه کانادایی را بخوانیم که در آن دانشجویان بنگلادشی این دانشگاه درباره استانداردهای علمی و کیفیت دانشگاههای کشورشان داد سخن می دهند و به خواننده القا می کنند که در ایران این استانداردها و ارزشها رعایت نمی شوند و جایی ندارند.

 ( آقای دکتر ابراهیم فیاض چند روز پیش می گفتند وقتی سطح علمی اساتید و دانشگاه ها را بخواهد ISI تنظیم کند و استادی که برای نوشتن یک کتاب دو نمره به او می دهند  ولی برای یک مقاله در ISI  هشت  نمره ٬ پس چرا باید خودش را برای نوشتن کتاب به زحمت بیندازد ؟ نتیجه حرف دکتر فیاض را من در این نوشته دیدم ) 

 
پی نوشت :

۱- تریبون مستضعفین همچنان فیلتر است٬ از برو بچه های کج سلیقه ٬ کم اطلاعات و بی بصیرت کمیته فیلترینگ استدعا داریم آن را از حصر فیلترینگ در بیاورند. مایه خجالت است که در جمهوری اسلامی «سایت مستضعفین» هم فیلتر بشود. 
 
۲- (انتشار دوباره ) در پاسخ به دوست عزيزي كه از سختي خواندن نوشته ها به دليل فيلترينگ شديد گفته بودند: براي دنبال كردن نوشته هاي چند راه همچنان پيش روي شما هست. 
اول : همان گودر- مي دانم با پروتكل http امكان رفتن به گودر نيست اما اگر در خود گوگل سرچ كنيد google reader  بعد روي آن كليك كنيد حتما شما را به همان صفحه كذايي بدتركيب فيلترينگ مي برد. اما شما همان بالا در ادرس بار پشت www پروتكل https  و ://  را اضافه كنيد بعد دوباره كليك كنيد . اين بار مطمئنا وارد گودر خواهيد شد.تازه مي توانيد بعد از اتمام كارتان در گودر كه با آن پروتكل دوم باز كرده ايد تب را نبنديد. اگر با فايرفاكس كار مي كنيد هربار كه وارد شويد خود به خود بازش مي كند و ديگر به هربار اين كار را تكرار كردن نيازي نيست. ( اگر نمي توانيد تب هاي فايرفاكس را موقع بسته كردن و باز كردن دوباره ، نگه داريد بگوييد بنويسم چطوري  مي شود اين كار را كرد.) 
دومين راه اينست كه يك بار ديگر با سختي خودتان را به وب لاگ برسانيد. در قسمت پايين follow by email هست. اي ميلتان را وارد كنيد. بعدش تاييد كنيد و نهايتا در خود ميل باكس هم روي لينكي كه فيدبرنر برايتان فرستاده كليك كنيد تا تاييد نهايي شود. آن موقع ديگر هربار مطلبي نوشته شود بطور اتوماتيك براي شما يك ميل از آن فرستاده مي شود. ( از نظر اينكه بخواهيد ناشناس باشيد هم خيالتان راحت باشد چون فكر مي كنم من به ليست اي ميل هاي احتمالي دسترسي نداشته باشم .)

پی ِ پی نوشت : مبدع این روش انتشار لینک های دیگران بجز در بخش های جانبی وب لاگ بامدادی و  زهرا بوده و هستند.




کثرت در وحدت لیبی



« متاسفم که باید بگویم که کشورها (ی خارجی) این توطئه که در شرق به پا شده را همراهی و آن را از نظر مالی پشتیبانی کرده اند. من از همه برادرانم و مردم لیبی می خواهم در مورد توطئه هایی که علیه آنها برنامه ریزی شده آگاه باشند و بدانند عده ای می خواهند کشور را دوباره به چاهی که در آن بود برگردانند» + مصطفی عبدالجلیل - رییس جمهور خود خوانده لیبی 

و به این ترتیب شرق لیبی به مرکزیت بنغازی ٬ جایی که انقلاب علیه قذافی را آغاز کرد٬ از غربی ها کمک گرفت و برای نخستین بار پس از ۴۰ سال پرچم خاندان سنوسی را بالا برد ٬ حالا شورای موقت انتقالی به ریاست احمد السنوسی از نوادگان برادر ملک ادریس آخرین شاه لیبی٬ تشکیل داده و اعلام خودمختاری به نام برقه Cyrenaica کرده است و بعد کاری به جایی می رسد که  عبدالجلیل رییس حکومت دست نشانده غربی ها در طرابلس اعلام می کند « باید بدانند باقی مانده های رژیم قذافی در بین آنها نفوذ کرده اند و می خواهند از آنها بهره برداری کنند٬ ما آماده ایم حتی با استفاده از زور آنها را از شرق بیرون کنیم.» 

عکس از گوگل پلاس طیب ق


در واقع لیبی پیش از به قدرت رسیدن معمر القذافی شامل سه قسمت برقه در شرق ٬ طرابلس در غرب و فزان در جنوب غربی بود. از این سه منطقه برقه که تقریبا نیمی از مساحت لیبی از شمال تا جنوب و از مرزهای مصر تا شمال سودان را در بر می گیرد زیر حکومت ملک ادریس که خودش دست نشانده اروپایی ها بود اداره می شد. قذافی به محض به قدرت رسیدن این سه منطقه را در هم ادغام کرد ٬ آثار باقی مانده از حکومت ادریسیان را زدود و پایتخت را به غرب و طرابلس منتقل و دشمنی و لعن و نفرین ابدی اهالی شرق و بنغازی را به جان خرید. یکی دیگر از کارهای دیوانه وار قذافی این بود که استخوان های عمر مختار قهرمان مبارزه با استعمار لیبی را از قبرش در بنغازی بیرون کشید و در یک آرامگاه جدید در منطقه ای خارج از بنغازی دفن کرد  تا جلوی استفاده ابزاری اهالی شرق را از عمر مختار بگیرد. 

و حالا در کمتر از یک سال پس از مرگ قذافی ٬ در زمانی که  غربی ها حکومت این کشور را ساقط  و لیبیایی ها با هر سلیقه و عقیده ای را عملا مسلح کرده اند منطقه شرق اعلام خودمختاری می کند و می خواهد در سیاست خارجی و نفت دستش باز باشد. البته نباید از یاد برد بیشتر مناطق نفت خیز لیبی هم در همان منطقه شرقی این کشور هستند و این می شود که اقای عبدالجلیل بدون یادآوری این حقیقت که خودش هم با کمک غربی ها به قدرت رسید٬ کشورهای خارجی را متهم به توطئه علیه لیبی و باد زیر بال اهالی شرق کردن٬ می کند. 
  
در لیبی شد آنچه نباشد می شد ٬ پیش از اینهم در همین وب لاگ و پستی دیگر +  اشاره کرده ام کسی با نفس سقوط قذافی و رفتن یک دیکتاتور دیوانه مخالف نیست آنچه ناراحت کننده است اینست که  سارکوزی و کمرون و مادام کلینتون و شیخک های خلیج فارس هرگز به فکر مردم لیبی نبودند و فقط منافع خودشان را  دنبال می کردند اما پس چرا مردم لیبی این واقعیت را ندیدند ؟ یا دیدند و پیروزی کوتاه مدت و وابستگی ابدی به غرب را به پیروزی بلندمدت ولی همراه با استقلال ترجیح دادند ؟ یا نفرت از قذافی آنچنان کورو کرشان کرده بود که چیز دیگری را نخواستند ببینند و بشنوند؟  

اتفاقی که در لیبی افتاده می تواند برای بسیاری دیگر منجمله مردم سوریه  الگوی بسیار خوبی باشد تا به شورشیان اجازه ندهند با مینی انقلابی به سبک بنغازی پای اروپا٬ امریکا و قرارداد استعماری سایکس پیکو + دیگری را به کشورشان باز کنند.


مادام کلینتون و معتصم قذافی- آوریل ۲۰۰۹ - کاخ سفید

**
لینک هایی به زبان انگلیسی برای مطالعه بیشتر +٬ +
میراث قذافی در لیبی  +


     

قصه نویس ها هم مثل قصه ها ٬روزی به سر می رسند


شیشه عمرسیمین دانشور هم در سن ۹۰ سالگی شکست ٬ و البته هیچ را امانی و فراری از مرگ نیست و الله الذی یتوفی الانفس . اما برای زنی که دست کم ۶۰ سال در عرصه ادبیات داستانی و ترجمه این کشور فعالیت کرد و برای خودش شخصیت برجسته و مستقلی بود برای دو چیز ناراحت می شوم :
یکی اینکه فقط می خواهند خبر مرگ او را اعلام کنند او را نه سیمین دانشور استاد دانشگاه٬ مترجم و نویسنده بلکه همسر جلال آل احمد نام می برند + و انگار که اگر سیمین همسر جلال نبودکسی هم او را نمی شناخت و البته باز جای شکرش باقیست که بعضی خبر مرگ او را دست کم با نام خودش و نه به نام شوهرش منتشر کردند. +

و دوم آنکه جمهوری اسلامی در طی این همه سال فعالیت و انواع و اقسام جوایز و بزرگداشت ها هرگز در مورد سیمین دانشور اقدامی انجام نداد. سیمین یک نویسنده معروف این آب و خاک بود و البته حقش هرگز ادا نشد.

بگذریم که باید گذاشت و گذشت ........

امیدوارم دست کم سیمین به عنوان آخرین کارش کتاب «کوه سرگردان » که سومین بخش تریلوژی جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان بود را تمام کرده باشد.



فقط از آنجایی که من عاشق این چند جمله آخر سووشون هستم  همان جملات را به عنوان ادای احترام به زنی که چند دهه برای این مملکت قلم زد می نویسم :

«گریه نکن خواهرم، در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهرَت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هردرختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواهند پرسید: در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی؟»



** نوشته ای درباره «بنال وطن» با ترجمه سیمین دانشور+



  


Thursday, March 1, 2012

داستان دو شهر



صنعا :  21- فوريه -2012  ، انتخابات رياست جمهوري

 از ميان 10.2 ميليون نفر واجد شرايط راي دادن،  6.6 ميليون در انتخابات شركت مي كنند. انتخابات در شمال توسط حوثي ها و در جنوب كشور توسط جنبش جنوب تحريم شده است.

 ميزان مشاركت : 65%

مردم مخيرند به عبدالرب منصور هادي معاون رييس جمهور اسبق علي عبدالله صالح راي آري يا خير بدهند. منصور هادي از سال 1991 معاون علي عبدالله صالح بوده و يك ارتشي دانش آموخته دردانشكده هاي افسري انگليس است.

دولت يمن مدعي است منصور هادي در رقابت با خودش توانسته 99.8 درصد آرا را كسب كند. + و +

خانم كلينتون با ستايش از انتخابات يمن آن را "گام مهمي در راستاي حركت يمن در فرآيند گذار به دموكراسي" مي خواند. 


دمشق : 26- فوريه-2012  ، رفراندوم قانون اساسي جديد

از ميان 14.6 ميليون نفر واجد شرايط راي دادن ، حدود 7.5 ميليون نفر در رفراندوم شركت مي كنند. انتخابات توسط شوراي ملي سوريه - متشكل از مخالفان خارج نشين دولت اسد و ارتش مووسوم به آزاد- تحريم شده است.

 ميزان مشاركت : 57.4 %

دولت سوريه مي گويد 89.4 % مردم به نسخه جديد قانون اساسي - كه در آن شراكت ساير احزاب در قدرت پيش بيني شده است- راي مثبت و 9% راي منفي داده اند. +

خانم كلينتون با محكوم كردن رفراندوم آن را " يك رفراندوم تقلبي-نمايشي كه اسد بوسيله آن كارهايش را توجيه خواهد كرد" مي خواند.