امروز تقريبا سالروز آغاز انقلاب ليبي عليه سرهنگ معمر قذافي است، درست يك سال پيش ليبيايي ها در ادامه انقلاب هايي كه از تونس شروع شده و مصر را در نورديده بود و در يمن و بحرين مردم را به خيابان ها مي كشاند، در شهر بنغازي دست به قيام عليه قذافي زدند. اهالي بنغازي و قذافي كه دل خوشي ازهم نداشتند بلافاصله با هم درگير شدند و اين آغاز ماجرايي سخت و در عين حال باورناپذير بود. باورناپذير شايد براي مردم ليبي كه به آساني و كمتر از يك سال با كمك هاي بي دريغ غرب موفق شدند از شر قذافي خلاص شوند و قذافي كه هرگز در عمرش فكر نمي كرد پس از باج دهي هاي فراوان و همكاري هاي بي دريغ چند سال اخير با غربي ها خصوصا انگليس و امريكا در جنگ عليه به اصطلاح "تروريزم" و همكاري با CIA در دستگيري اسلامگرايان و دادن پروژه هاي نفتي به انگليسي ها اينگونه از آنها رودست بخورد. قذافي در واقع هيچ دوستي نداشت بلكه يك مشت بادمجان دورقاب چين مانند برلوسكوني كه دست او را ببوسند داشت كه در موقع لزوم به او پشت كنند كه كردند. به گمانم قذافي تا لحظه آخر هم باور نمي كرد دوستان غربي اش خصوصا و - تاكيد مي كنم- خصوصا انگليسي ها از پشت به او خنجر بزنند و موجبات سرنگوني اش را فراهم كنند.
و حالا پس از گذت يك سال ديگر خبر چنداني از ليبي در رسانه ها نيست. اصولا
نبايدهم باشد ! چون غربي ها به سركردگي امريكا وقتي دسته گلي به آب مي دهند
عادت ندارند آنرا در بوق و كرنا كنند و ليبي آخرين دسته گل به آب داده شده
توسط آنهاست. واقعيت هاي امروز ليبي چندان خوب نيستند و همين باعث بايكوت
خبري آن شده است.
گزارش هاي منتشره توسط خبرنگاران در سايت هاي خارجي نشان مي دهد دولت دست نشانده و ضعيف مستقر در طرابلس قدرتي ندارد وكسي آنرا به حساب نمي آورد، بنابراين سلاح هايي كه غربي ها با پول كشورهاي خليج فارس خصوصا قطر در دامن ليبيايي ها ريختند حالا همه در دست مردم مي چرخد و شبه نظامياني كه زماني ارتش پياده ناتو در جنگ عليه قذافي بودند حاضر به زمين گذاشتن سلاح ها و تسليم آنها به حكومت انتقالي نيستند.
اينست كه گهگاه خبري مي رسد از درگيري شبه نظاميان متعلق به يكي از چند شهر عمده ليبي و زد و خورد وتيراندازي آنها درخيابان هاي طرابلس. از سويي ديگر داد چندين سازمان حقوق بشري عمده از شدت شكنجه وآزار زندانياني كه متهم به وفاداري و حمايت از قذافي هستند ، درآمده است. بنابرآنچه از آخرين بازديد پزشكان بدون مرز از زندان هاي شهر مصراته منتشر شد + اوضاع زندانيان در زندان ها خوب نيست و شكنجه، تجاوز و اعتراف به زور در چندين زندان گزارش و مكتوب شده است. اين موضوع البته باعث خشم امريكا ، كانادا و طرف هاي غربي نيز شد خصوصا كه تعدادي از گروه هاي حقوق بشري اعلام كردند بايد ناتو را مسئول اين اتفاقات دانست و عليه آندر صحنه بين المللي اقامه جرم كرد و كانادا كه فرماندهي نيروهاي ناتو در بمباران ليبي را برعهده داشت از عصباني ترين اين كشورها بود.
از طرفي در بعضي از شهرهاي ليبي نيز عليه سياه پوستان خصوصا مردم طوارقه خشونت هايي صورت گرفته و مي گيرد. گفته مي شود شهر طوارقه (تاورغا) در 250 كيلومتري طرابلس كه به روايتي 30 هزار و به روايتي ديگر 10 هزار سكنه از اين مردم داشت اكنون خاليست ، شورشيان شهر مصراته آنرا "مصراته جديد" ناميده و مردم شهر را كه سياه پوستان و اعقاب بردگاني هستند كه در قرن نوزدهم به ليبي برده شده را بيرون كرده اند و از آنچه برمي آيد ظاهرا تعدادي از آنها خصوصا زن و بچه ها در كمپ هايي نزديك فرودگاه طرابلس و در بيرون شهر بنغازي اسكان داده شده اند.
ازسويي ديگر جواناني كه فكر مي كردند با انقلاب همه چيز درست خواهد شد و دوران جديد و بهتري بدون تحمل وجود قذافي در انتظار آنهاست حالا نااميدند و همين باعث پيوستن آنها به گروه هاي مسلح و دست زدن به خشونت عليه مخالفان و رقبايشان مي شود. از جانبي ديگر بين اهالي طرابلس و بنغازي هميشه رقابت و دشمني فراواني وجود داشته - و قذافي نيز با رندي تمام هميشه از اين رقابت و دشمني به نفع خودش استفاده مي كرد- و همين باعث مي شود اهالي بنغازي از اينكه مركزيت فعاليت هاي سياسي دوباره به طرابلس منتقل شده و آنها درسايه قرار گرفته اند ناراضي باشند.در چند هفته اخير در شهرهاي مختلف منجمله خود بنغازي و بني وليد اعتراضاتي عليه NTC يا شوراي انتقالي نيزصورت گرفت كه در يكي از آنها جمعيت خشمگين به محلي كه مصطفي عبدالجليل رييس اعضاي شورا در آن پناه گرفته بود حمله كردند و او از درب هاي پشتي مجبور فرار شد. يكي ديگر از دلايل نارضايتي مردم اينست كه اعضايي كه در شوراي انتقالي به عنوان وزراي مختلف انتخاب شده اند اكثرا نه از ليبيايي هاي مقيم اين كشور بلكه از كساني هستند كه از خارج از ليبي و در دوران پس ازسرنگوني قذافي بازگشته اند و چندتن از آنها در موسسات مالي و بانك جهاني كار مي كرده اند ودر چشم مردم اين كشور آنها اكثرا نماينده غربي ها هستند تا مردم خود ليبي. از بين رفتن تاسيسات و امكانات در شهرهاي مختلف در اثر9600 سورتي پرواز جنگنده هاي ناتو و بمباران بي وقفه آنها كه به معناي از بين رفتن امكانات زندگي راحت و معمول براي مردم است نيز از عواملي است كه به نارضايتي مردم از وضع موجود و اتهام به دولت انتقالي دامن مي زند. +
با اين حساب سوالي كه اينجا پديد مي آيد يك سوال بيشتر نيست: آيا براي مردم ليبي بهتر نبود با ظلم و ديوانگي هاي قذافي كنار مي آمدند و او را تحمل مي كردند تا به وضعيت امروزدچار نشوند ؟ هرچه باشد در دوران قذافي خدمات پزشكي و آموزش و بعضي از امور رفاهي رايگان بود و مردم اين كشور از بالاترين سرانه رفاه در بين كشورهاي افريقايي برخوردار بودند و هميشه كارگران مهاجري از كشورهاي اطراف همسايه بودند كه كارهاي كثيف وسخت و پست را انجام دهند و ليبيايي ها خود مسئول آنها نباشند.
اما ...جواب به سوالي كه مطرح شد خيلي سخت نيست : واقعيت اينست كه مردم ليبي در قيام عليه قذافي دچار اشتباه نشدند اما تكيه و كمك آنها از اعراب و غرب با توجه به اينكه مي دانستند غربي ها و كشورهاي خليج فارس عاشق وچشم و ابروي كسي نيستند - بزگترين اشتباه انقلابيون ليبي بود. انقلابيوني كه شايد واقعا نيز خواهان چنين چيزي نبودند اما انقلاب آنها به دست نااهلان مصادره به نفع غير شد و ناتو نيز روي قطاري كه به حركت درآمده بود پريد و سرنگوني قذافي را تسريع كرد. شايد در دوره اي كه انقلاب ديجيتال روي داده و مردم ديگر مايل به خواندن متن هاي بلند نيستند و همه چيز در 140 كلمه توييتر خلاصه مي شود نبايد انتظار بيشتري ازآنها داشت تا به شيوه هاي قديمي و زمان بر مبارزه كنند تا وقتي به استقلال رسيدند زير بار منت هيچ كس نباشند. در ايران اولين جرقه هاي انقلاب در سال 42 زده شد و چيزي در حدود 15 سال طول كشيد تا مردم به پيروزي برسند. شايد دليل عدم موفقيت مردم ليبي تلاش آنها براي رسيدن به نتيجه اي زودتر از موعد بود. بعلاوه روند انقلاب هاي عربي در چند كشوري كه درگير آنها شدند نشان مي دهد هرجا مردم خودجوش عمل كردند و كمك خارجي در ميان نبود نتيجه بهتري گرفتند : تونس و مصر و يمن نمونه اين ادعا هستند و بحرين نيز انشالله در آينده مثال ديگري خواهد بود ولي هركجا پاي منافع غربي ها و دخالت آنها در سرنگوني رژيمي باز شد نتيجه فقط خرابي ومشكلات و خشونتو كشتار و مرگ روزافزون بوده است : عراق و ليبي نمونه هاي اين مدعا هستند ...
** گزارش عفو بين الملل در مورد وقايع زندان هاي مصراته +
** لينك حاوي چندين سري گزارش در مورد مردم طوارقه ( توارغا) +
** در اين نوشته + به احتمال بروز جنگ داخلي درليبي اشاره كرده بودم.
فرشته صادقی
Freshteh Sadeghi
گزارش هاي منتشره توسط خبرنگاران در سايت هاي خارجي نشان مي دهد دولت دست نشانده و ضعيف مستقر در طرابلس قدرتي ندارد وكسي آنرا به حساب نمي آورد، بنابراين سلاح هايي كه غربي ها با پول كشورهاي خليج فارس خصوصا قطر در دامن ليبيايي ها ريختند حالا همه در دست مردم مي چرخد و شبه نظامياني كه زماني ارتش پياده ناتو در جنگ عليه قذافي بودند حاضر به زمين گذاشتن سلاح ها و تسليم آنها به حكومت انتقالي نيستند.
اينست كه گهگاه خبري مي رسد از درگيري شبه نظاميان متعلق به يكي از چند شهر عمده ليبي و زد و خورد وتيراندازي آنها درخيابان هاي طرابلس. از سويي ديگر داد چندين سازمان حقوق بشري عمده از شدت شكنجه وآزار زندانياني كه متهم به وفاداري و حمايت از قذافي هستند ، درآمده است. بنابرآنچه از آخرين بازديد پزشكان بدون مرز از زندان هاي شهر مصراته منتشر شد + اوضاع زندانيان در زندان ها خوب نيست و شكنجه، تجاوز و اعتراف به زور در چندين زندان گزارش و مكتوب شده است. اين موضوع البته باعث خشم امريكا ، كانادا و طرف هاي غربي نيز شد خصوصا كه تعدادي از گروه هاي حقوق بشري اعلام كردند بايد ناتو را مسئول اين اتفاقات دانست و عليه آندر صحنه بين المللي اقامه جرم كرد و كانادا كه فرماندهي نيروهاي ناتو در بمباران ليبي را برعهده داشت از عصباني ترين اين كشورها بود.
از طرفي در بعضي از شهرهاي ليبي نيز عليه سياه پوستان خصوصا مردم طوارقه خشونت هايي صورت گرفته و مي گيرد. گفته مي شود شهر طوارقه (تاورغا) در 250 كيلومتري طرابلس كه به روايتي 30 هزار و به روايتي ديگر 10 هزار سكنه از اين مردم داشت اكنون خاليست ، شورشيان شهر مصراته آنرا "مصراته جديد" ناميده و مردم شهر را كه سياه پوستان و اعقاب بردگاني هستند كه در قرن نوزدهم به ليبي برده شده را بيرون كرده اند و از آنچه برمي آيد ظاهرا تعدادي از آنها خصوصا زن و بچه ها در كمپ هايي نزديك فرودگاه طرابلس و در بيرون شهر بنغازي اسكان داده شده اند.
ازسويي ديگر جواناني كه فكر مي كردند با انقلاب همه چيز درست خواهد شد و دوران جديد و بهتري بدون تحمل وجود قذافي در انتظار آنهاست حالا نااميدند و همين باعث پيوستن آنها به گروه هاي مسلح و دست زدن به خشونت عليه مخالفان و رقبايشان مي شود. از جانبي ديگر بين اهالي طرابلس و بنغازي هميشه رقابت و دشمني فراواني وجود داشته - و قذافي نيز با رندي تمام هميشه از اين رقابت و دشمني به نفع خودش استفاده مي كرد- و همين باعث مي شود اهالي بنغازي از اينكه مركزيت فعاليت هاي سياسي دوباره به طرابلس منتقل شده و آنها درسايه قرار گرفته اند ناراضي باشند.در چند هفته اخير در شهرهاي مختلف منجمله خود بنغازي و بني وليد اعتراضاتي عليه NTC يا شوراي انتقالي نيزصورت گرفت كه در يكي از آنها جمعيت خشمگين به محلي كه مصطفي عبدالجليل رييس اعضاي شورا در آن پناه گرفته بود حمله كردند و او از درب هاي پشتي مجبور فرار شد. يكي ديگر از دلايل نارضايتي مردم اينست كه اعضايي كه در شوراي انتقالي به عنوان وزراي مختلف انتخاب شده اند اكثرا نه از ليبيايي هاي مقيم اين كشور بلكه از كساني هستند كه از خارج از ليبي و در دوران پس ازسرنگوني قذافي بازگشته اند و چندتن از آنها در موسسات مالي و بانك جهاني كار مي كرده اند ودر چشم مردم اين كشور آنها اكثرا نماينده غربي ها هستند تا مردم خود ليبي. از بين رفتن تاسيسات و امكانات در شهرهاي مختلف در اثر9600 سورتي پرواز جنگنده هاي ناتو و بمباران بي وقفه آنها كه به معناي از بين رفتن امكانات زندگي راحت و معمول براي مردم است نيز از عواملي است كه به نارضايتي مردم از وضع موجود و اتهام به دولت انتقالي دامن مي زند. +
با اين حساب سوالي كه اينجا پديد مي آيد يك سوال بيشتر نيست: آيا براي مردم ليبي بهتر نبود با ظلم و ديوانگي هاي قذافي كنار مي آمدند و او را تحمل مي كردند تا به وضعيت امروزدچار نشوند ؟ هرچه باشد در دوران قذافي خدمات پزشكي و آموزش و بعضي از امور رفاهي رايگان بود و مردم اين كشور از بالاترين سرانه رفاه در بين كشورهاي افريقايي برخوردار بودند و هميشه كارگران مهاجري از كشورهاي اطراف همسايه بودند كه كارهاي كثيف وسخت و پست را انجام دهند و ليبيايي ها خود مسئول آنها نباشند.
اما ...جواب به سوالي كه مطرح شد خيلي سخت نيست : واقعيت اينست كه مردم ليبي در قيام عليه قذافي دچار اشتباه نشدند اما تكيه و كمك آنها از اعراب و غرب با توجه به اينكه مي دانستند غربي ها و كشورهاي خليج فارس عاشق وچشم و ابروي كسي نيستند - بزگترين اشتباه انقلابيون ليبي بود. انقلابيوني كه شايد واقعا نيز خواهان چنين چيزي نبودند اما انقلاب آنها به دست نااهلان مصادره به نفع غير شد و ناتو نيز روي قطاري كه به حركت درآمده بود پريد و سرنگوني قذافي را تسريع كرد. شايد در دوره اي كه انقلاب ديجيتال روي داده و مردم ديگر مايل به خواندن متن هاي بلند نيستند و همه چيز در 140 كلمه توييتر خلاصه مي شود نبايد انتظار بيشتري ازآنها داشت تا به شيوه هاي قديمي و زمان بر مبارزه كنند تا وقتي به استقلال رسيدند زير بار منت هيچ كس نباشند. در ايران اولين جرقه هاي انقلاب در سال 42 زده شد و چيزي در حدود 15 سال طول كشيد تا مردم به پيروزي برسند. شايد دليل عدم موفقيت مردم ليبي تلاش آنها براي رسيدن به نتيجه اي زودتر از موعد بود. بعلاوه روند انقلاب هاي عربي در چند كشوري كه درگير آنها شدند نشان مي دهد هرجا مردم خودجوش عمل كردند و كمك خارجي در ميان نبود نتيجه بهتري گرفتند : تونس و مصر و يمن نمونه اين ادعا هستند و بحرين نيز انشالله در آينده مثال ديگري خواهد بود ولي هركجا پاي منافع غربي ها و دخالت آنها در سرنگوني رژيمي باز شد نتيجه فقط خرابي ومشكلات و خشونتو كشتار و مرگ روزافزون بوده است : عراق و ليبي نمونه هاي اين مدعا هستند ...
** گزارش عفو بين الملل در مورد وقايع زندان هاي مصراته +
** لينك حاوي چندين سري گزارش در مورد مردم طوارقه ( توارغا) +
** در اين نوشته + به احتمال بروز جنگ داخلي درليبي اشاره كرده بودم.
فرشته صادقی
Freshteh Sadeghi
3 comments:
سلام
مطلب قابل تاملی بود
خسته نباشید
بی انصافا چرا از سوریه و کشتاری که صورت میگیره حرفی نمیزنید ؟
سلام
قبلا توی گودر نوشته های شما را می خواندم که حالا فیلتر شده. بلاگ اسپات هم که فیلتر است. شما آخه چرا اینجا می نویسید که دسترسی اش اینقدر سخت باشه با این فیلترینگ های جدید- که خدا بگم چیکار کنه باعث و بانی های احمق اش رو. لااقل همزمان هر مطلبی رو روی یکی از سرویس های آزاد هم بگذارید .
Post a Comment