با آرام شدن موقت اوضاع در لیبی خصوصا طرابلس بتدریج اسرار و گوشه و کنار 42 سال حکومت مشت آهنین قذافی معلوم می شود. زوایایی که علاوه بر نمایش عمق وخامت اوضاع در لیبی نشان دهنده همکاری های غرب و امریکا و خصوصا سازمان سیا با قذافی هستند و ثابت می کنند خط و نشان کشیدن های این روزهای قذافی چیزی نیست بجز بلوف های یک دیکتاتورمجنون سردرگم از قدرت رانده شده .
از همان اوایل همکاری ناتو به مخالفان قذافی همیشه سخن از اسلامگرایان با طعم القاعده در لیبی در میان بود و اینکه این اسلامگرایان با وجود همکاری با مخالفان ، لولو های آتی لیبی هستند. حالا و با سقوط قذافی معلوم شد یکی از این افراد مشهور عبدالکریم بلحاج رییس پلیس موقت طرابلس است که زمانی عضو "گروه مبارز اسلامی لیبی" بود که در میانه سال 1995 تاسیس شد و هدفش مخالفت با قذافی و سرنگون کردن او بود. هرچند این گروه در سالهای بعد به "جنبش اسلامی لیبی برای تغییر" تغییر نام پیدا کرد. بلحاج به خبرنگاران گفته است که او سالها در افغانستان مبارزه می کرد اما بودن در کمپ های افغانستان با هدف آموزش برای سرنگون کردن قذافی لزوما به معنای عضویت و همراهی با القاعده نمی شود. بلحاج گفته است در سال 2004 ماموران سیا او را در مالزی دستگیر کردند و بعد برای شکنجه به تایلند(یکی از کشورهای مقصد برای شکنجه های سیا) انتقال دادند. بعد از چندین ماه شکنجه و آزار بدست ماموران سیا او را تحویل قذافی دادند که او را روانه زندان مخوف ابوسلیم در طرابلس کرد، بازهم گاه و بی گاه شکنجه شد و معمولا در شکنجه هایی که در لیبی می شد هم ماموران محترم سیا حضور جدی و همیشگی داشتند . بلحاج شش تا هفت سال بعد را در زندان گذراند. جایی که در آن قذافی 1،200 زندانی را کشت و خود او فقط برای مدت 3 سال از حمام کردن محروم بود!
بهرحال بلحاج مدت کوتاهی پس از آزادی در سال 2010 با انقلابات عربی همراه می شود که در لیبی هم به سرنگونی معمر قذافی انجامید. خبرنگاران می گویند مصطفی عبدالجلیل ریس شورای انتقالی به بلحاج اعتماد زیادی دارد و در نشست مشترک با ناتو سعی کرده آنها را به اعتماد کردن به بلحاج ترغیب کند . از آنجایی که ناتو نگران است مبادا تلاش و جان فشانی مالی آنها برای سرنگونی قذافی نتیجه عکس داده و منجر به قدرت رسیدن اسلامگرایان لیبی شود خود بلحاج اخیرا در دوحه قطر سعی کرده خیال ناتو را راحت کند که آنها قصد برپایی حکومت اسلامگرا در لیبی را ندارند البته او به خبرنگاران گفته با وجود همکاری با غربی ها نمی تواند دوره سخت شکنجه بدست سیا را فراموش کند.
حال سوال اینجاست: با گذشت زمان مردم لیبی به ناتو و اروپاییان نزدیک تر خواهند شد یا دورتر؟ فرموش نکنیم فرانسه سابقه استعمار 132 ساله ای در کشور همسایه الجزایر دارد ، ایتالیا در خود لیبی و انگلیس در کشور همسایه مصرقدتر های استعماری ظالم بودند. سیا در شکنجه مبارزان مخالف قذافی دست داشته و بسیاری از این شکنجه ها علاوه بر آسیای جنوب شرقی در کشورهای اروپای شرقی انجام شده اند .
با آنچه شخص نگارنده چه از سیمای ملی وچه از شبکه های رسانه ای غربی از مردم لیبی می بیند در می یابد که مردم این کشورعمیقا مذهبی هستند و یکی از نشانه هایش زنانی اند که همه دارای حجاب اسلامی هستند و افراد بی حجاب اندکی در فیلم ها دیده می شوند- یا حتی دیده نمی شوند-و بعد می توان به فراست دریافت غربی نشدن این مردم و پای بندی شان به اسلام شاید نقطه قوتی باشد برای مخالفت آتی آنها با امریکایی ها واروپایی ها . و در نتیجه شایدمنافع غربی ها در لیبی برای کوتاه مدت حفظ شود ( یا حتی اینطور بنظر برسد که آنها برنده هستند) اما این قدرتها - که هرگز دست از خصلت های استعماری شان برنمی دارند - در بلند مدت آینده چندانی درلیبی نخواهند داشت.
آینده لیبی از آن مردم مسلمانی است که از بعد از جنگ جهانی دوم تا همین امروز برای رهایی از بار ظلم - استعمار و سپس پادشاهی و آنگاه دیکتاتوری - جنگیده اند و پس از این هم نبردشان با استعمار نوین کنونی ادامه خواهد داشت. . .
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به : اینجا + و اینجا +
ب
از همان اوایل همکاری ناتو به مخالفان قذافی همیشه سخن از اسلامگرایان با طعم القاعده در لیبی در میان بود و اینکه این اسلامگرایان با وجود همکاری با مخالفان ، لولو های آتی لیبی هستند. حالا و با سقوط قذافی معلوم شد یکی از این افراد مشهور عبدالکریم بلحاج رییس پلیس موقت طرابلس است که زمانی عضو "گروه مبارز اسلامی لیبی" بود که در میانه سال 1995 تاسیس شد و هدفش مخالفت با قذافی و سرنگون کردن او بود. هرچند این گروه در سالهای بعد به "جنبش اسلامی لیبی برای تغییر" تغییر نام پیدا کرد. بلحاج به خبرنگاران گفته است که او سالها در افغانستان مبارزه می کرد اما بودن در کمپ های افغانستان با هدف آموزش برای سرنگون کردن قذافی لزوما به معنای عضویت و همراهی با القاعده نمی شود. بلحاج گفته است در سال 2004 ماموران سیا او را در مالزی دستگیر کردند و بعد برای شکنجه به تایلند(یکی از کشورهای مقصد برای شکنجه های سیا) انتقال دادند. بعد از چندین ماه شکنجه و آزار بدست ماموران سیا او را تحویل قذافی دادند که او را روانه زندان مخوف ابوسلیم در طرابلس کرد، بازهم گاه و بی گاه شکنجه شد و معمولا در شکنجه هایی که در لیبی می شد هم ماموران محترم سیا حضور جدی و همیشگی داشتند . بلحاج شش تا هفت سال بعد را در زندان گذراند. جایی که در آن قذافی 1،200 زندانی را کشت و خود او فقط برای مدت 3 سال از حمام کردن محروم بود!
بهرحال بلحاج مدت کوتاهی پس از آزادی در سال 2010 با انقلابات عربی همراه می شود که در لیبی هم به سرنگونی معمر قذافی انجامید. خبرنگاران می گویند مصطفی عبدالجلیل ریس شورای انتقالی به بلحاج اعتماد زیادی دارد و در نشست مشترک با ناتو سعی کرده آنها را به اعتماد کردن به بلحاج ترغیب کند . از آنجایی که ناتو نگران است مبادا تلاش و جان فشانی مالی آنها برای سرنگونی قذافی نتیجه عکس داده و منجر به قدرت رسیدن اسلامگرایان لیبی شود خود بلحاج اخیرا در دوحه قطر سعی کرده خیال ناتو را راحت کند که آنها قصد برپایی حکومت اسلامگرا در لیبی را ندارند البته او به خبرنگاران گفته با وجود همکاری با غربی ها نمی تواند دوره سخت شکنجه بدست سیا را فراموش کند.
حال سوال اینجاست: با گذشت زمان مردم لیبی به ناتو و اروپاییان نزدیک تر خواهند شد یا دورتر؟ فرموش نکنیم فرانسه سابقه استعمار 132 ساله ای در کشور همسایه الجزایر دارد ، ایتالیا در خود لیبی و انگلیس در کشور همسایه مصرقدتر های استعماری ظالم بودند. سیا در شکنجه مبارزان مخالف قذافی دست داشته و بسیاری از این شکنجه ها علاوه بر آسیای جنوب شرقی در کشورهای اروپای شرقی انجام شده اند .
با آنچه شخص نگارنده چه از سیمای ملی وچه از شبکه های رسانه ای غربی از مردم لیبی می بیند در می یابد که مردم این کشورعمیقا مذهبی هستند و یکی از نشانه هایش زنانی اند که همه دارای حجاب اسلامی هستند و افراد بی حجاب اندکی در فیلم ها دیده می شوند- یا حتی دیده نمی شوند-و بعد می توان به فراست دریافت غربی نشدن این مردم و پای بندی شان به اسلام شاید نقطه قوتی باشد برای مخالفت آتی آنها با امریکایی ها واروپایی ها . و در نتیجه شایدمنافع غربی ها در لیبی برای کوتاه مدت حفظ شود ( یا حتی اینطور بنظر برسد که آنها برنده هستند) اما این قدرتها - که هرگز دست از خصلت های استعماری شان برنمی دارند - در بلند مدت آینده چندانی درلیبی نخواهند داشت.
آینده لیبی از آن مردم مسلمانی است که از بعد از جنگ جهانی دوم تا همین امروز برای رهایی از بار ظلم - استعمار و سپس پادشاهی و آنگاه دیکتاتوری - جنگیده اند و پس از این هم نبردشان با استعمار نوین کنونی ادامه خواهد داشت. . .
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به : اینجا + و اینجا +
ب
No comments:
Post a Comment