چارلی چاپلین در یک بخش از فیلم دیکتاتور بزرگ یک جمله خیلی قشنگی دارد . چاپلین که در نقش دیکتاتوریک کشور خیالی است آخرسر به سربازانش می گوید نمی خواهد امپراطور باشد و بعد می گوید : «دیکتاتورها خودشان را آزاد می کنند ولی مردم را به بردگی می کشند.»
این حرف را وقتی یادم آمد که چند روز پیش دادگاه مصر حسنی مبارک یک دیکتاتور دیگر را از اتهامات فساد مالی مبرا و دستور آزادی اش را صادر کرد. « دیکتاتورها خودشان را آزاد می کنند ولی مردم را به بردگی می کشانند.»
اما از دیشب که خبر حمله «احتمالی» آمریکا و متحدان ( بخوانید فرانسه و انگلیس ) با همراهی پشت پرده ترکیه٬عربستان ٬اردن و شیخک های خلیج فارس به سوریه را شنیدم مرتب یاد همین جمله می افتم و اینکه آن دیکتاتور بزرگی که همه را به بردگی کشانده و خودش آزادست آمریکاست و راستش حق با آنهایی است که عقیده دارند فقط سرنگونی آمریکاست که می تواند این دنیا را از سختی ها و جنگ های بی مورد آزاد کند.
بهانه این بار آمریکا و دوستان ( کسانی که دقیقا بار مسئولیت وضعیت نا به سامان امروز خاورمیانه بر دوش آنهاست یعنی فرانسه و انگلستان) برای راه انداختن یک جنگ دیگر در منطقه حمله چهارشنبه گذشته در منطقه غوطه در دمشق است که باعث مرگ صدها نفر شده است.
اما زمان بندی این اتفاقات چطور بوده است ؟
یکشنبه هفته پیش بازرسان سازمان ملل برای بررسی حمله های شیمیایی گذشته در سوریه وارد این کشور شدند. این حمله ها شامل استفاده از گاز اعصاب سارین در دو مورد ماه مارس در خان العسل استان حلب است و همچنین منطقه شیخ مقصود ( اگر اشتباه نکنم باز هم حلب) در ماه آوریل. در مورد خان العسل حدود ۲۶ نفر و در مورد شیخ مقصود تقریبا ۲-۳ نفر کشته شدند. در هردو مورد مخالفان دولت سوریه ارتش را متهم به استفاده از گاز اعصاب کردند و دولت سوریه هم مخالفان را . در مورد حمله خان العسل وقتی امریکا دوباره حرف از خط قرمز و این تهدیدات می زد یکی از بازرسان سازمان ملل به نام کارلا دل پونته اعلام کرد که تمام شواهد نشان می دهد مخالفان خودشان دست به این حمله زده اند. حرف های دل پونته بلافاصله سانسور خبری شد و موضوع شیمیایی هم به فراموشی سپرده شد.
اما مخالفان همیشه می دانسته اند که برای راه انداختن جنگی به سبک لیبی به یک محرک قوی نیاز دارند و چهارشنبه پیش این محرک قوی را به دنیا نشان دادند. اینکه دولت سوریه به محله غوطه واقع در اطراف دمشق موشک حاوی مواد شیمیایی زده است ( سوال اینجاست اینها چطور به اینترنت و تمامی امکانات رسانه ای دسترسی داشتند که فیلم ها را بگیرند و روی یو تیوب بفرستند و اگر فیلم های اصلی را دیده باشید متوجه می شوید که اولا فیلم ها کیفیت خیلی بالایی دارند. دوم اینکه حرکت دوربین و عبور کردن از روی مریض ها یا قربانیان خیلی حرفه ای گرفته شده اند و سوم اینکه آدم هایی که مریض ها را درمان می کنند یا دوربین دردست دارند خودشان لباس و نه دستکش خاصی در دست وبر تن ندارند که مانع سرایت اثار گاز سارین به آنها بشود.)
مخالفان اول اعلام کردند بیشتر از ۱۳۰۰ نفر کشته شده اند ( سی ان ان هنوز ۱۳۷۰ می رود!) بعد از این پزشکان بدون مرز اعلام کرد می تواند کشته شدن ۳۵۵ نفر را تایید کند و اینکه بیشتر قربانیان درمان شده اند. ( سی ان ان هنوز ترجیح می دهد ۳۵۵ را ندیده بگیرد و به قانون حرف مرد یکی است پایبند باشد.)
بلافاصله بعد از این اتفاق بود که موج محکومیت جهانی علیه حکومت بشار اسد آغاز شد و البته خیلی ها این سوال را می پرسند که ارتش و حکومت سوریه که فعلا دست بالا را در جنگ دارند و این اواخر آماده حمله بزرگ به حلب برای بیرون انداختن بقیه تکفیری ها و ارتش آزاد می شدند برای چه باید خطر حمله و محکومیت و فحش و فضیحت را به جان بخرند و به مردم حمله شیمیایی کنند؟
امریکا و دوستان برای این سوال جوابی ندارند و اصلا به روی خودشان نمی آورند و مرغ آنها فقط یک پا دارد و آنهم اینکه بی هیچ برو برگردی این حکومت بوده که حمله شیمیایی انجام داده است. عده هم می گویند خب!ممکن است اسد دستور حمله را نداده باشد بلکه عناصری سرکش در داخل ارتش سوریه باشند که نمی خواهند کشورشان در کنفرانس بین المللی شرکت کند و جنگ پایان بپذیرد. ( که البته این هم با عقل سلیم جور در نمی آید و و هیچ ارتشی مایل به طولانی تر و فرسایشی تر کردن هیچ جنگی نیست!)
بهرحال منابع امریکایی و مخالفان ترکیه نشین دولت سوریه از دیشب می گویند احتمالا امریکا و متحدانش یک حمله چند روزه به سوریه خواهند کرد و فقط قصد دارند مراکز حساس و انبارهای سلاح شیمیایی را بزنند و لاغیر. که الیته این هم غیرممکن است چون وقتی موشک شلیک شوند و بمب افکن ها بمب بیندازند دیگر نمی توان انقدر دقیق بود که موشک به ۱۰۰ متر آنطرف تر و خانه های مردم یا زیرساخت های کشور نخورند. به این ترتیب وقتی جنگ شروع شد دیگر نمی توان حد و مرزی برای آن قرار داد.
بهرحال تا به حال که دولت سوریه تمامی اتهامات را رد کرده٬ ایران و روسیه هم انگشت اتهام را به سمت مخالفان می گیرند. کشورهای عرب همپیمان آمریکا پشت پرده چراغ سبز حمله را داده اند اما در ظاهر مثلا اردن می گوید اجازه نمی دهد از خاکش برای حمله به سوریه استفاده شود.( این درحالیست که اجتماع فرماندهان امریکایی و انگلیسی و فرانسوی و مخالفان در همین چند روز گذشته در اردن بوده است) . از طرف دیگر اتحادیه عرب با اینکه دولت سوریه -اسمی از اسد نبرده اند- را مسئول دانسته اما ظاهرا در قطعنامه اش -بدلیل مخالفت های مصر- اعلام کرده مایل به راه افتادن جنگ علیه سوریه نیست. اخضر ابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل هم گفته است شکی نیست موادی شیمیایی در غوطه استفاده شده اند اما اینکه کار چه کسانی است هنوز معلوم نیست. بازرسان سازمان ملل هم که این چند روز در سوریه بوده اند از محل حمله که در دست مخالفان است بازدید کرده اند. البته روز دوم بازرس ها مجبور شدند به دمشق برگردند چون مخالفان با تفنگ های قناصه به آنها شلیک کرده بودند. کاری که بازرسان سازمان ملل می کنند اینست که به حرف مردم گوش می دهند ( البته معلوم نیست چقدر راست یا دروغ بگویند) و بعد نمونه برمی دارند. اگر نمونه مواد شیمیایی دارای غلظت و اندازه های مواد شیمیایی از نوع مقیاس صنعتی و مدلی باشد که در سوریه تولید شده در آن صورت می توان دولت سوریه را مقصر دانست و درغیر این صورت بازهم مسئولیت چنین حمله ای بر دوش مخالفان خواهد بود که از دست زدن به هیچ کاری برای سرنگونی دولت سوریه ابا ندارند.
البته شاید دلیل تلاش امریکا و دوستان برای آغاز حمله ٬بدون توجه به اینکه درشورای امنیت بحث مطرح نشده و اگرهم بشود بعید است مجوز نظامی داده شود ٬ اینست که خودشان هم می دانند کار کار مخالفان است اما چون می خواهند یا دولت اسد را سرنگون کنند یا دست کم تسلیحات شیمیایی اش را از بین ببرند که خطری برای اسراییل در آینده وجود نداشته باشد چرا که خود اسد پیش از این گفته بود در صورت حمله به سوریه علیه دشمنان و اسراییل از آنها استفاده خواهد کرد.
امروز هم خبرها در مورد هشدارهای ایران شنیده می شد . این هم لینکی است که عصر ایران در مورد گزینه های جمهوری اسلامی در صورت حمله به سوریه نوشته است + و به نوعی خواسته بگوید جمهوری اسلامی و دولت اعتدال برای اینکه با جامعه جهانی ( بخوانید آمریکا) در نیفتد احتمالا سکوت خواهد کرد. ( در واقع انگار که دولت اعتدال بخواهد سوریه را قربانی روابط با آمریکا کند.)
البته من شخصا چشم امیدی به این دولت اعتدال ندارم چون هیچ دولتی مایل نیست در اوایل کارش وارد جنگ شود آنهم آدم های این دولت اعتدال و هوادارانشان که شعار نه غزه نه لبنان ! سر می دادند. اما اگر بحث بر سر جمهوری اسلامی باشد آن موقع می توان انتظار داشت ایران هم هرکاری از دستش بر بیاید برای کمک به سوریه در جنگ با غرب بکند چون همه می دانند سوریه چوب دو چیز را می خورد : دشمنی با اسراییل و دوستی با ایران.
اما من بیشتر از اینکه به فکر آینده جمهوری اسلامی یا سوریه باشم ( اگر جنگ علیه سوریه راه بیفتد شک نکنید نفر بعدی لبنان - و حزب الله- و نفر سوم ایران خواهند بود و دولت اعتدال مطمئنا به پایان ۸ سالش که هیچ شاید به پایان ۴ سالش هم نرسد!)
اما من بیشتر به فکر مردم سوریه هستم و کشور زیبایی که سوریه اسمش بود و هنوز هم هست. مردم سوریه آدم های آرام و خوبی هستند. در واقع می توان گفت سرشان به کار خودشان گرم بود. آدم های با هنر و تمدنی هستند که از سطح عادی اعراب یک سرو گردن بالاتر هستند. عراق نابود بود ولی با جنگ نابودتر شد اما سوریه کشور اباد و مرتبی بود و حیف است که این جنگ همان باقیمانده را نیز از بین ببرد و و نهایتا قربانی اصلی جنگ ها مردم هستند : بچه ها٬ زنان٬ پیرمردها و پیر زنان و مردان جوان. امیدوارم و از ته دل دعا می کنم که خدا نگذارد آمریکا به سوریه حمله کند ولی اگر این اتفاق بیفتد آن وقت لابد مصلحتی بسیار مهم تر در کارست.
No comments:
Post a Comment