دیروز داشتم این مقاله + را در سایت فارن پالسی می خواندم که در مورد وقایع اخیر عراق و جنگی که به آن درگیری شیعه-سنی اطلاق می شود پرداخته بود.
نویسنده مقاله مدعی است جهان اسلام تقریبا در عصری قرار دارد که مسیحیت یک بار آن را در قرون وسطی در آغاز سالهای ۱۵۰۰ میلادی تا نیمه سالهای ۱۶۰۰ میلادی تجربه کرد. زمانی که مارتین لوتر اصلاح طلبی دینی را با به چالش کشیدن کلیسای کاتولیک و شخص پاپ آغاز کرد و جنگ های مذهبی اروپا بین کاتولیک ها و پروتستان ها در آلمان٫ انگلیس٫ هلند٬ بلژیک و مکان های دیگر با شدت و حدتآغاز شد و تقریبا یک سوم جمعیت اروپای آن روز را قربانی کرد. نویسنده مقاله نهایتا مدعی شده وقوع چنین جنگ هایی اجتناب ناپذیر است و تا زمانی که دو طرف متوجه شوند دین را باید به امر شخصی تبدیل کرد و جغرافیای سیاسی را از آن جدا کرد ادامه خواهد یافت و بعد سکولاریسم غالب خواهد شد.
وضعی که اینجا وجود دارد اینست که با وجود اهتمام صدا و سیما و دولت ایران مبنی برنشان دادن اینکه اتفاقاتی که در عراق می افتد ریشه در ماجرای شیعه و سنی ندارد اتفاقا باید به این نکته توجه داشت که اتفاقات عراق دقیقا مناقشه بین شیعه و سنی است اما نه جنگ مذهبی شیعه و سنی بر سر آنکه کدام محق است و کدام باطل٬ بلکه جنگ بر سر قدرت سیاسی شیعه و سنی است. به همین دلیل است که در این مناقشه مردم عادی شیعه و سنی نیستند که به جان هم بیفتند - که برعکس با هم همکاری هم می کنند بخاطر امنیت و جان و مال خودشان- بلکه قدرت ها و حکومت ها هستند که پست سر بازیگرانی مثل داعش قرار می گیرند.
داعش یا دولت اسلامی عراق و شام چه در سوریه و چه در عراق همواره ادعای حکومت کردن و به قدرت رساندن یک خلیفه را داشته و دارد (شیعه خواهان امامت است و اهل سنت خواهان خلافت) . گفته می شود در مناطقی که حاکم می شود خصوصا از مسیحیان جزیه (مالیات مذهبی) می گیرد. از طرفی وقتی تبلیغات و ویديوهای این گروه را دقت کنیم می بینیم اسم شیعه را نمی آورند بلکه عمدتا آنها را با عنوان صفوی می خوانند و صفوی ها بودند که اولین دولت مدرن شیعه در ایران را تشکیل دادند. وقتی آمریکا از نوری مالکی تلویحا می خواهد کنار برود و دولتی که توسط حزبی که بیشترین ارای پارلمانی را بدست آورده (دولت اکثریت) را با یک دولت وحدت ملی (دولتی متشکل از فرقه های مذهبی و گروه های سیاسی که دارای اکثریت نیستند)عوض کند این یعنی دولت اکثریت شیعه با یک دولت فشل شیعه-سنی-کرد عوض شود تا تازه وضعیتی مانند لبنان ایجاد شود که احزاب مخالف حتی قادر نیستند بر سر تعیین یک شخص سوم به عنوان رییس جمهور کشور (که بیشتر نمادین است) به توافق برسند و این یعنی تبدیل یک دولت شیعه به یک دولت فشل که فقط نیازهای مردم را تامین کند اما عملا هیچ کاره باشد.
وقایع عراق همانند سوریه دعوا بر سر قدرت سیاسی ایران به عنوان یک قدرت شیعه (که جنبش های شیعه در سراسر جهان عرب وافریقا به آن چشم دارند) با قدرت حکومت های سنی مذهب خاورمیانه است. سوریه با وجود بیشتر از سه سال جنگ خانمان سوز همچنان در محور ایران باقی مانده و حزب الله لبنان بازیگر اصلی منطقه خودش و نیز سوریه است. شیعه در عراق اکثریت سیاسی و اجتماعی را دارند و این سه می توانند مایه اتکا و بالا رفتن وجهه اجتماعی هزاره های افغانستان و شیعیان بحرین و خمینیون نیجریه و شیعیان آذربایجان شوند و دولت های سنی مذهب منطقه و امریکا و انگلیس و البته اسراییل نمی توانند این موضوع را تحمل کنند. شاید کسی فکر کند این حرف از آن تئوری های توطئه است که دست اسراییل را هم پشت این وقایع ببینیم اما اگر اتفاقات را از منظر کلان نگاه کنیم می بینیم آنکه همیشه با اسراییل سر ناسازگاری داشته نه خادم حرمین شریفین و مفتی قدس و کشورهای سنی مذهب منطقه بلکه ایران و شیعیان لبنان بوده اند. آن کسی که در سال ۱۹۲۳ علیه انگلیسی ها فتوای جهاد در عراق و در ایران فتوای تحریم تنباکو داد نه یک روحانی سنی مذهب بلکه یک مرجع عالی قدر شیعه بود و آنکه با کودتای عربستان و امریکا علیه دولت مرسی موافقت کرد شیخ الازهر بالاترین مقتی جهان سنی مذهب و نه یک روحانی شیعه بود.
داعش یا دولت اسلامی عراق و شام چه در سوریه و چه در عراق همواره ادعای حکومت کردن و به قدرت رساندن یک خلیفه را داشته و دارد (شیعه خواهان امامت است و اهل سنت خواهان خلافت) . گفته می شود در مناطقی که حاکم می شود خصوصا از مسیحیان جزیه (مالیات مذهبی) می گیرد. از طرفی وقتی تبلیغات و ویديوهای این گروه را دقت کنیم می بینیم اسم شیعه را نمی آورند بلکه عمدتا آنها را با عنوان صفوی می خوانند و صفوی ها بودند که اولین دولت مدرن شیعه در ایران را تشکیل دادند. وقتی آمریکا از نوری مالکی تلویحا می خواهد کنار برود و دولتی که توسط حزبی که بیشترین ارای پارلمانی را بدست آورده (دولت اکثریت) را با یک دولت وحدت ملی (دولتی متشکل از فرقه های مذهبی و گروه های سیاسی که دارای اکثریت نیستند)عوض کند این یعنی دولت اکثریت شیعه با یک دولت فشل شیعه-سنی-کرد عوض شود تا تازه وضعیتی مانند لبنان ایجاد شود که احزاب مخالف حتی قادر نیستند بر سر تعیین یک شخص سوم به عنوان رییس جمهور کشور (که بیشتر نمادین است) به توافق برسند و این یعنی تبدیل یک دولت شیعه به یک دولت فشل که فقط نیازهای مردم را تامین کند اما عملا هیچ کاره باشد.
وقایع عراق همانند سوریه دعوا بر سر قدرت سیاسی ایران به عنوان یک قدرت شیعه (که جنبش های شیعه در سراسر جهان عرب وافریقا به آن چشم دارند) با قدرت حکومت های سنی مذهب خاورمیانه است. سوریه با وجود بیشتر از سه سال جنگ خانمان سوز همچنان در محور ایران باقی مانده و حزب الله لبنان بازیگر اصلی منطقه خودش و نیز سوریه است. شیعه در عراق اکثریت سیاسی و اجتماعی را دارند و این سه می توانند مایه اتکا و بالا رفتن وجهه اجتماعی هزاره های افغانستان و شیعیان بحرین و خمینیون نیجریه و شیعیان آذربایجان شوند و دولت های سنی مذهب منطقه و امریکا و انگلیس و البته اسراییل نمی توانند این موضوع را تحمل کنند. شاید کسی فکر کند این حرف از آن تئوری های توطئه است که دست اسراییل را هم پشت این وقایع ببینیم اما اگر اتفاقات را از منظر کلان نگاه کنیم می بینیم آنکه همیشه با اسراییل سر ناسازگاری داشته نه خادم حرمین شریفین و مفتی قدس و کشورهای سنی مذهب منطقه بلکه ایران و شیعیان لبنان بوده اند. آن کسی که در سال ۱۹۲۳ علیه انگلیسی ها فتوای جهاد در عراق و در ایران فتوای تحریم تنباکو داد نه یک روحانی سنی مذهب بلکه یک مرجع عالی قدر شیعه بود و آنکه با کودتای عربستان و امریکا علیه دولت مرسی موافقت کرد شیخ الازهر بالاترین مقتی جهان سنی مذهب و نه یک روحانی شیعه بود.
در واقع وقتی امریکا برای حمله هوایی علیه داعش دست دست می کند و بعد فرید ذکریا در گفتگو با سی ان ان می گوید امریکا نمی خواهد به نیروی هوایی شیعه در عراق تبدیل شود پس باید قبول کرد دعوا بر سر موجودیت جنبشی به اسم تشیع است و نه البته هر شیعه ای که وهابی های پاکستان با شیعیان خوجه اسماعیلی وهفت امامی یا القاعده با شیعیان زیدی یمن کاری ندارند چون آنها شیعه سیاسی نیستند بنابراین جان و مالشان در امان است.
از این منظر می توان برآمدن جنبش هایی نظیر داعش که در عراق متشکل از بعثی های بجا مانده از دوران صدام و گروه های تکفیری هستند را حرکتی جهانی برای مقابله با تشیع سیاسی است که دست کم ۱۱ قرن است همه سختی ها را تحمل کرده و منتظر مانده تا روزی حکومت جهانی اش را تحت لوای امامت تشکیل بدهد. و البته پرچم های سیاه داعش که خلافت را در مقابل امامت قرار داده اند هم مزید بر علت است که بدانیم چنین گروه هایی که به شدت سازمان یافته و اموزش دیده و دارای تکنولوژی های اطلاعاتی دسترسی به تمامی رسانه های اجتماعی و آن لاین هستند از هیچ برنیامده اند و پشت تشکیل و پیشروی های عجیب و سریع شان برنامه های طولانی مدتی قرار دارد.
No comments:
Post a Comment