خبر از آنچه انتظار می رفت هم غیر منتظره تر بوده است:
تقریبا 52% مردم بریتانیا خواهان خروج از اتحادیه اروپایی شده اند. اما چیزی که خبر غیرمنتظره را جالب تر می کند اینست که تقریبا اکثریت مردم اسکاتلند و ایرلند شمالی خواهان ماندن در اتحادیه بوده اند و بیشتر مردم جزیره انگلیس خواسته اند خارج شوند و حالا این رای اکثریت متعلق به آنهاست.
این میان سازمان آزادی بخش ایرلند شمالی معروف به شین فین که زمانی برای استقلال ایرلند از بریتانیا تلاش می کرد و نهایتا مجبور به صلح سیاسی شد از رفتار سیاسی مردم ایرلند ابراز تعجب کرده و گفته دوباره تلاش هایش برای جدایی از بریتانیا و پیوستن به ایرلند جنوبی را از سر می گیرد.
دیوید کمرون نخست وزیر بریتانیا که تمام سرمایه سیاسی اش را روی این رفراندوم گذاشته بود و حتی چند ماه قبل به همین بهانه از اتحادیه اروپا باج خواهی می کرد و موفق شده بود شرایطی بهتر از بقیه برای انگلستان تامین کند اعلام کرد استعفا می دهد اما استعفایش از ماه اکتبر وقتی که کنگره حزب محافظه کاربرگزار می شود عملی خواهد شد.
حالا همه عقیده دارند بوریس جانسون یاردبیرستانی و دانشگاه و هم حزبی کمرون که تا مدتی پیش شهردار لندن بود ولی اینجا در مقابل کمرون و به نفع خروج از اتحادیه تبلیغ می کرد جای او را بگیرد.
اما خروج انگلیس از اتحادیه اروپا چه مشکلاتی برای اتحادیه ایجاد می کند؟ یادمان باشد انگلیس هرگز عضو واحد پولی یورو نبود و طرح ویزای شنگن را هم اجرا نمی کرد. ولی چون دومین قدرت اقتصادی اتحادیه محسوب می شد و پول هنگفتی به عنوان سهمیه می داد بنابراین شاید اتحادیه مجبور باشد از طریقی دیگر کسری بودجه اش را جبران کند. از طرفی دیگر انگلیس بخاطر سالهای قدیم استعماری در بسیاری از کشورها جای پا و اهرم های فشاری دارد که بقیه کشورهای عضو اتحادیه ندارند و حالا اتحادیه نمی تواند از این اهرم های انگلیس به نفع خودش استفاده کند. انگلیس یکی از کشورهایی است که مردم کشورهای دیگر عضو اتحادیه در آن به کار مشغول می شوند و بازار کار خوبی برای آنهاست و دقیقا همین موضوع یکی از ایراداتی بوده که موافقان خروج از اتحادیه همیشه وارد می کردند و عقیده داشتند مهاجران اروپایی و عیراروپایی شغل هایی که حق مردم خود انگلیس است را گرفته اند. تحمیل سیاست های مالی و اقتصادی خصوصا ریاضت اقتصادی از طرف اتحادیه اروپا هم یکی از دلایل مهم این تصمیم مردم بوده بخصوص که آمار نشان می دهد مردم در قسمت هایی از انگلیس که سیاست های ریاضتی سخت اجرا شد مانند منطقه ولز عملا به خروج رای داده بودند.
راستش من در مورد مشکلاتی که به این کشور احتمالا در اثرجدایی از اتحادیه اروپایی وارد می شود خیلی وارد نیستم اما آنچه مسلم است نفع انگلیس از این ماجرا -برخلاف آنچه تبلیغ می شود- خیلی بیشتر از ضررهایش خواهد بود.
با اعلام نتایج امروز ارزش برابری پوند در بازارهای جهانی به کمترین حد خودش در 30 سال اخیر رسیده (و البته همراه آن از ارزش یورو هم کاسته شده است) اما این شوک های مالی احتمالا برطرف خواهند شد آنچه می ماند پایان دیکتاتوری تکنوکرات های بروکسل است و اتحادیه ای که حالا باید با بلند شدن علم جدایی خواهی دیگران مقابله کند.
مدتهاست گروه راست های ناسیونالیست به رهبری مارین لوپن در فرانسه حرف از جدایی از اتحادیه می زنند. نماینده های راست گرا و افراطی هلند هم خواهان رفراندوم شده اند و اگر دولت الکسیس سیپراس جوان در یونان ---که حدود یک سال پیش همین تجربه را منهای رفراندوم برگزار کرد و اکثریت مردم به سیاست های اتحادیه اروپه نه بزرگی گفتند اما بعد مجبور شدند دوباره با ذلت زیر بار همان سیاست ها بروند--- دوباره رفراندومی این بار برای جدایی از اتحادیه برگزار کند احتمالا با نتیجه متفاوتی مواجه خواهد بود.
در رم پایتخت ایتالیا همین حالا شهردارزن 37 ساله ای به قدرت رسیده (مانند بوریس جانسون) که از حزب 5 ستاره مخالف اتحادیه اروپاست.
در اسپانیا چپی های پودموس یکی از بازیگران اصلی صحنه قدرت هستند که خواهان تمام شدن سیاست های ریاضت اقتصادی و جدایی تصمیم های مادرید از بروکسل هستند.
حالا باید منتظر شوک های بعدی بود یکی از همین حالا موضوع پیروزی نه چندان غیر منتظره دانلد ترامپ در انتخابات زمستان امسال آمریکاست. ترامپ که برای یک دیدار دو روزه وارد اسکاتلند شده اعلام کرده "من که به شما گفته بودم! بریتانیایی ها کار خوبی کردند چون اختیار کشور خودشان را دوباره در دست گرفتند."
به نظر می رسد مردم در همه جای دنیا از مدل سیاست مدارهای اتو کشیده و تکنوکرات طبقه بالا که کارشان فقط نسخه پیچیده برای دیگران باشد وبقیه را پوپولیست و عوام گرا و سطح پایین خطاب می کنند ولی هرگز مشکلات آنها را نمی فهمند، خسته شده اند.
شاید این اتفاقات هشداری برای بازیگران امروز سیاست وطنی هم باشد: مردم وقتی از نظر اقتصادی دچار مضیقه می شوند و احساس تبعیض به آنها دست می دهد معمولا تصمیم های برگشت ناپذیری می گیرند.
این نوشته +Sohail Jannessari را هم در این مورد بد نیست بخوانید:
https://plus.google.com/118005391395351149697/posts/95tR9qbbBUw
1 comment:
یجوری میگی انگار بلیط هواپیما
رو دادن دستم:)
Post a Comment