با صدور فرمان حمله نیروهای غربی به لیبی و آغاز جنگ جدید امریکا توسط رییس جمهور " بله! ما می توانیم " بتدریج شباهت های لیبی و عراق در سال 1990 بیشتر معلوم می شود و می رود که سرنوشت مشابهی در انتظار لیبی باشد ، بخصوص که هیلاری کلینتون چند روز پیش گفت : " قدم به قدم قذافی را هم بیرون خواهیم کرد."
عراق : 1990
پس از پایان جنگ ایران و عراق دولت صدام میلیاردها دلار بدهی خارجی داشت که فقط 80 میلیارد آن متعلق به کویت و عربستان بود و باید آنها را با بهره پس می داد. از طرفی مدتی بود کویت 900 مایل مربع از خاک عراق در شمال منطقه مرزی را اشغال کرده بود و به میدان نفتی رمیله رسیده بود . امیر کویت شیک شرکت نفتی به نام الحمرا در سانتافه کالیفرنیا را خریده بود تا عملیات استخراج و حفاری نفت در میدان نفتی رمیله را آنها انجام بدهند. به دستور امریکا کویت و امارات از سهمیه خودشان در اوپک بیشتر تولید می کردند و عملا قیمت نفت را پایین کشانده بودند و به اعتراض عراق و سایر کشورهای اوپک هم وقعی نمی گذاشتند و نهایتا قیمت نفت عراق از بشکه ای 28 دلار به بشکه ای 11 دلار رسیده بود که برای اقتصاد جنگ زده این کشور فاجعه ای بود.
در همان سال عراقی ها از زبان آوریل گلسپی سفیروقت امریکا در بغداد و معاونان وزیر خارجه جیمز بیکر شنیده بودند که " امریکا دخالتی در امور مرزی عراق و کویت نمی کند " حتی یک هفته پیش از حمله عراق به کویت هم سخنگوی جیمز بیکر گفته بود: " امریکا خودش را متعهد نمی داند که در صورت تحت حمله قرار گرفتن کویت به کمکش برود" و همین حرفها دیکتاتور بغداد را به طمع خام انداخت.
وقتی دوم اگوست 1990 عراق به کویت حمله کرد امریکا و سازمان ملل بلافاصله خواهان خروجش شدند و وقتی صدام خواهان مذاکره شد امریکا کم محلی کرد . 16 ژانویه سال 1991 نیروهای امریکایی و 34 کشور دیگر به نیروهای عراق در کویت حمله کردند و تا ژوئن بیشتر از 100 هزار سرباز عراقی کشته و 300 هزار نفر مجروح شده بودند. سازمان ملل طی قطعنامه 661 عراق را تحریم کرده بود اما امریکا ، انگلیس و فرانسه سال 1991 بدون اجازه سازمان ملل دردو سوم عراق - شمال و جنوب- منطقه پرواز ممنوع راه انداختند که خلاف قوانین بین المللی بود چون هیچ کجا دستوری برای اجرای منطقه پرواز ممنوع به آنها نشده بود.
پس از قبول آتش بس در فوریه 91 مردم عراق قیام کردند و 15 استان از 18 استان این کشور را تحت کنترل گرفتند ، ارتش شکست خورده عراق که از کویت برگشته بود توانی برای مقابله با آنها نداشت اما ژنرال شوارتسکوف فرمانده عملیات آزادسازی کویت به دستور دولت امریکا و از ترس به قدرت رسیدن حکومتی که هم با صدام مخالف باشد وهم با آنها - چون رهبری قیام با شیعیان بود، عملا چراغ سبز را به دولت صدام داد تا از هلی کوپترهایش علیه مردم استفاده کند- با اینکه منطقه پرواز ممنوع بود- . بنابر این گارد ریاست جمهوری عراق دست به کشتار بی رحمانه ای خصوصا در مناطق شیعه نشین جنوب و کرد نشین شمال زد و بیشتر از 750 هزار نفر را کشت.در واقع علت اعدام صدام بدون اینکه به سایر جنایاتش رسیدگی شود کشتار انفال بود که مربوط به همان سال 1991 در جنوب بود.
اما تراژدی تازه بعد از آن شروع شد. برنامه نفت در برابر غذا به دستور سازمان ملل برای فروش نفت عراق به ازای کمک های غذایی و انسانی در سال 1996 آغاز شد. کمیته ای مستقر در سازمان ملل باید تمام درخواست های خرید برای دولت صدام را بررسی می کرد و اگر اجازه می داد آنها می توانستند خرید را انجام بدهند. البته تمام کشورهای اصلی شرکت کننده در جنگ کویت حق وتوی تصمیمات این کمیته را داشتند و تو خود بخوان حدیث این مجمل را.
برنامه نفت در برابر غذا عملا تبدیل به رسوایی بزرگی شد ؛ دوبار مدیران ارشد هماهنگ کننده امور انسانی سازمان ملل در اعتراض به تحریم های کمرشکن علیه عراق استعفا دادند ؛ یونیسف سال 97 اعلام کرد ماهی 4500 بچه زیر 5 سال عراقی در اثر بیماری و سوء تغذیه می میرد و تخمین زده می شود بیشتر از 500 هزار بچه عراقی در تمام سالهایی که عراق تحت تحریم بود جان سپرده باشند.
برنامه نفت در برابر غذا در 2003 با آغاز حمله به عراق پایان یافت و در سال 2004 معلوم شد بیشتر از 4500 سیاستمدار ، کارمند سازمان ملل و شرکت های مختلف از بابت برنامه نفت در برابر غذای سازملن ملل ، رشوه ، اختلاس و انواع کلاهبرداری های دیگر میلیاردها دلار به جیب زده اند و کوجو عنان پسر دبیر کل سازمان ملل کوفی عنان هم در این رسوایی دست داشته است. بعلاوه کمیته حقیقت یاب اعلام کرد سازمان ملل نتوانسته بر این برنامه نظارت کند و امریکا و انگلیس چشمشان را بر قاچاق نفت توسط دولت صدام حسین - که مخلاف قطعنامه تحریم ها بود- بسته اند و دولت صدام میلیاردها دلار از قبل این برنامه پول به جیب زده است ، نهایتا یکی دومعاون دبیر کل برکنار شدند و بقیه پرونده مثل همیشه به بایگانی تاریخ فرستاده شد .
در همان سال 1991 و آغاز تحریم ها زمزمه هایی در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق شنیده می شد؛ چند سالی در آنها راه انداختند وبلاخره در سال 2003 به بهانه آن به عراق حمله کردند و صدام را سرنگون.
لیبی : 2011
پس از قیام مردم لیبی در شهرهای شرقی و تهدید به حمله نظامی به لیبی توسط قدرت های بزرگ دولت قذافی اعلام کرد آتش بس می دهد ؛ اما رسانه ها می گفتند حملات ارتش لیبی به انقلابیون شرق ادامه دارد و البته کسی نگفت پس از اعلام آتش بس لیبی این بار انقلابیون بوده اند که شروع به حمله به نیروهای قذافی کرده اند و آنها هم پاسخ داده اند و درگیری ها با وجود اعلام آتش بس ادامه داشته است.
حالا که دیگر لیبی تاسیسات اتمی ندارد و آنها را در ژانویه 2004 در برابر بازرسان امریکایی و بریتانیایی وسازمان ملل از بین برد، زمزمه هایی در مورد در اختیارداشتن گازخردل توسط قذافی شنیده می شود و ما این زمزمه ها را می شنویم تا روز مبادا سر برسد و بتوان بخاطر آن یک حمله درست و حسابی دیگر راه انداخت.
هیچ آدم عاقلی نمی تواند قذافی را برای کشتن مردمش تبرئه کند یا چشم بر 42 سال حکومت بی رحمانه او و شکنجه مخالفانش و دیوانه بازی هایش در تمام این سالها ببندد اما دل سوزی کشورهایی که در تمام این 42 سال همکار قذافی علیه این مردم بودند به بهانه حقوق بشرهم قابل باور نیست.
واقعیت نفت و گاز و منابع معدنی لیبی است ؛ اقتصاد بحران زده غرب و نیاز به جنگی برای چرخاندن موتورهای اقتصادی اروپا و امریکا ، و مردمی که بازهم به دست قذافی و دشمنان قذافی کشته می شوند.
پی نوشت:
1- چند عدد از شیخ نشین های امارات خصوصا خاندان آل زاید و آل نهیان این چندسال در منطقه خلیج فارس خیلی موذی گری کرده اند.
2-قذافی در جنگ ایران و عراق کمک های زیادی به ایران کرد ؛ شاید چون همیشه فکر می کرد رهبری دنیای عرب متعلق به اوست و تحمل نداشت صدام را ببیند که همین ادعا را دارد ، به گفته محسن رفیق دوست اکثرموشک های اسکاد ایران را قذافی می خرید و از نیمه راه برای ایران می فرستاد بدون اینکه حتی پولش را گرفته باشد.
3- نهایتا در ته تمام این داستان ها یک سنت لاتغیر وجود دارد که ما از آن به "اللهم اشغل الظالمین بالظالمین" تعبیر می کنیم ؛ تا کی و چه زمانی آخرین ظالم وطغیانگر به سزای عمالش برسد؟