روزی روزگاری بود که پس از دوران جنگ جهانی دوم و خصوصا دهه 70 میلادی امریکا به قدرت بلامنازع خبری تبدیل و دردهه 80 با تاسیس سی ان ان به عنوان بازوی خبری در کنار هالیوود به عنوان بازوی تبلیغاتی اش قادر بود همه را مرعوب خودش و تصاویری کند که از قدرت نظامی اش نشان داده می شد ؛ اما با افول قدرت بین المللی سی ان ان و خصوصا پس از دروغ پردازی هایش در جریان جنگ عراق ، امریکا تصور کرد این اتفاق در سالهای اخیرهمچنان می تواند به نحوی دیگر باحضور فیس بوک و توییتر ادامه داشته باشد اما با ظهور رسانه های جدید غیر امریکایی این وضعیت متفاوت شد
امریکایی ها و کلا غربی ها در تحلیل هایی که از وقایع مصر بدست می دهند خیلی علاقمند هستند توییتر و فیس بوک را عامل اصلی حرکت مردم معرفی کنند - چنانچه نام انقلاب توییتری را اولین بار برای شبه مخملین سبز ایران بکار بردند. اما ایراد اساسی این تئوری ها اینست که مردم چه در ایران ، چه در مصر و تونس و یمن و بحرین و یا حتی در لیبی همه به توییتر و فیس بوک دسترسی ندارند . البته من منکر این موضوع نیستم که بعضی از هماهنگی ها یا تلاش برای جمع کردن افراد همفکر می تواند از طریق این رسانه ها انجام بشود اما با قطع شدن اینترنت - در مصرظی ده روزی قطعی پیاپی - یا در ایران بصورت کندی و سرعت بسیار کم و فیلترینگ وسیع کمی ساده لوحانه است اگر فکرکنیم تمام این اتفاقات به مدد این رسانه ها روی داده و می دهند بخصوص که در نمونه ای چون ایران توهم بی شمار بودن از این وضعیت ناشی می شد که افرادی در این شبکه ها -خصوصا فیس بوک و نه توییتر- همه با هم بصورت گروه هایی بودند که عمدتا حتی در خارج از ایران زندگی می کنند و زمانی که قرار به تجمع می شد افراد کمی از این گروه ها در صحنه واقعی پیدا می شدند و- می شوند.
چهار روز پیش هیلاری کلینتون وزیر خارجه امریکا حرفی زد که واقعیت را نشان می دهد و اعتراف به آن از سوی امریکایی ها فقط نشان می دهد چقدر کارد به استخوان آنها رسیده است . هیلاری گفت " ما در حال باختن در جنگ تبلیغاتی- رسانه ای هستیم و الجزیره برنده این جنگ است."
هیلاری دقیقا می داند چه می گوید چون در میدان تحریر قاهره هیچ فیس بوکی روی پرده های بزرگ نبود بلکه الجزیره عربی بود ؛ تصاویر وقایع لیبی و مصاحبه با آدم های عادی که - مثل روزهای اول جنگ ایران و عراق به میدان رفته اند- کار فیس بوک و توییتر نیست کار خبرنگاران در صحنه است که از قضا از آن الجزیره هستند. حتی در حالتی که طرابلس منطقه بسته خبری می شود این الجزیره است که آنجا خبرنگار دارد و این یعنی همان باختن جنگ ؛ جنگی که قلب اذهان و قلوب است ، آنهم درمنطقه ای با منافع استراتژیک فراوان مثل خاورمیانه و در میان مردمی مسلمان.
البته کلینتون به روسیه و چین بعنوان کشورهایی که شبکه های انگلیسی زبان تاسیس کرده اند تا حرفشان را به گوش مردم برسانند اشاره کرد و با رندی خاص همیشگی اش از کنار ایران و دو خواهر العالم و پرس تی وی گذشت تا هیچ اشاره ای به قدرت نوظهور رسانه ای ایران نکرده باشد ولی واقعیت اینست که رسانه هایی که متفاوت از الگوی های همیشگی امریکایی هستند چه الجزیره و چه رسانه های ایرانی بتدریج به سکه هایی تبدیل می شوند که می توانند روی متفاوتی از سکه رایج خبری غربی به مردم دنیا نشان بدهند که صدای متفاوتی می خواهند که برخلاف فاکس نیوز باشد که برای امریکایی های از همه جا بی خبر کمی راست و بیشتر دروغ به هم می بافد و سی ان ان ی که بهترین نیروهایش را از دست داده و فقط از نگاه سیاست بازان امریکایی و تعصب اسراییلی به همه قضایا نگاه می کند و آنها را بازتاب می دهد و همین باعث می شود امریکا به این نتیجه برسد که در حال باختن به رسانه های جایگزینی مثل الجزیره - ودیگران ی ست- که در حال تاختن اند . طرفه اینکه شبکه های چین - که سی سی تی وی خوانده می شود و راشیا تودی روسیه- اصلا جزو شبکه های پربیننده نیستند ؛ شاید چون برعکس الجزیره یا شبکه های ایران در قلب و مرکز جغرافیایی حوادث و رویدادهایی که اتفاق می افتند ،نیستند- و کلینتون با نام بردن از آنهابجای آنهایی که باید نام می برد و نبرد، طبق معمول سعی کرد خودش را به کوچه علی چپ بزند .
به همین ترتیب ادعای همیشگی انقلاب فیس بوکی وتوییتری به ادعایی مضحک تبدیل شده تا خود امریکایی ها هم بدانند که دیگر کاردشان هیچ جا برش ندارد و به عبارت بهتر.... آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.
حالا باید دید آیا امریکایی ها برای از بین بردن اقبال روز افزون الجزیره چیزی در چنته دارند یا نه ؟ آیا می توانند این شبکه را منحرف کنند ؟ و الجزیره - چه انگلیسی و چه عربی- اگر بخواهد بین ملت های عرب و غیرعرب جای داشته باشد مجبورست همین راه را ادامه بدهد و گرنه عاقبتی بهتر از سی ان ان و -بینندگان کمی چون العربیه- در انتظارش نخواهد بود.
**** برای مطالعه بیشتر :
خبرمربوط به اظهارات کلینتون در مورد الجزیره
1-http://blogs.abcnews.com/politicalpunch/2011/03/sec-of-state-hillary-clinton-al-jazeera-is-real-news-us-losing-information-war.html
نوشته ای که چندی پیش نوشتم در مورد ویکی لیکس و اینکه امریکا بزودی در آینده با مشکلاتی در منطقه روبرو خواهد شد. کما اینکه شد.
2-http://freshteh661.blogspot.com/2010/07/untold-storeis-3.html
چهار روز پیش هیلاری کلینتون وزیر خارجه امریکا حرفی زد که واقعیت را نشان می دهد و اعتراف به آن از سوی امریکایی ها فقط نشان می دهد چقدر کارد به استخوان آنها رسیده است . هیلاری گفت " ما در حال باختن در جنگ تبلیغاتی- رسانه ای هستیم و الجزیره برنده این جنگ است."
هیلاری دقیقا می داند چه می گوید چون در میدان تحریر قاهره هیچ فیس بوکی روی پرده های بزرگ نبود بلکه الجزیره عربی بود ؛ تصاویر وقایع لیبی و مصاحبه با آدم های عادی که - مثل روزهای اول جنگ ایران و عراق به میدان رفته اند- کار فیس بوک و توییتر نیست کار خبرنگاران در صحنه است که از قضا از آن الجزیره هستند. حتی در حالتی که طرابلس منطقه بسته خبری می شود این الجزیره است که آنجا خبرنگار دارد و این یعنی همان باختن جنگ ؛ جنگی که قلب اذهان و قلوب است ، آنهم درمنطقه ای با منافع استراتژیک فراوان مثل خاورمیانه و در میان مردمی مسلمان.
البته کلینتون به روسیه و چین بعنوان کشورهایی که شبکه های انگلیسی زبان تاسیس کرده اند تا حرفشان را به گوش مردم برسانند اشاره کرد و با رندی خاص همیشگی اش از کنار ایران و دو خواهر العالم و پرس تی وی گذشت تا هیچ اشاره ای به قدرت نوظهور رسانه ای ایران نکرده باشد ولی واقعیت اینست که رسانه هایی که متفاوت از الگوی های همیشگی امریکایی هستند چه الجزیره و چه رسانه های ایرانی بتدریج به سکه هایی تبدیل می شوند که می توانند روی متفاوتی از سکه رایج خبری غربی به مردم دنیا نشان بدهند که صدای متفاوتی می خواهند که برخلاف فاکس نیوز باشد که برای امریکایی های از همه جا بی خبر کمی راست و بیشتر دروغ به هم می بافد و سی ان ان ی که بهترین نیروهایش را از دست داده و فقط از نگاه سیاست بازان امریکایی و تعصب اسراییلی به همه قضایا نگاه می کند و آنها را بازتاب می دهد و همین باعث می شود امریکا به این نتیجه برسد که در حال باختن به رسانه های جایگزینی مثل الجزیره - ودیگران ی ست- که در حال تاختن اند . طرفه اینکه شبکه های چین - که سی سی تی وی خوانده می شود و راشیا تودی روسیه- اصلا جزو شبکه های پربیننده نیستند ؛ شاید چون برعکس الجزیره یا شبکه های ایران در قلب و مرکز جغرافیایی حوادث و رویدادهایی که اتفاق می افتند ،نیستند- و کلینتون با نام بردن از آنهابجای آنهایی که باید نام می برد و نبرد، طبق معمول سعی کرد خودش را به کوچه علی چپ بزند .
به همین ترتیب ادعای همیشگی انقلاب فیس بوکی وتوییتری به ادعایی مضحک تبدیل شده تا خود امریکایی ها هم بدانند که دیگر کاردشان هیچ جا برش ندارد و به عبارت بهتر.... آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.
حالا باید دید آیا امریکایی ها برای از بین بردن اقبال روز افزون الجزیره چیزی در چنته دارند یا نه ؟ آیا می توانند این شبکه را منحرف کنند ؟ و الجزیره - چه انگلیسی و چه عربی- اگر بخواهد بین ملت های عرب و غیرعرب جای داشته باشد مجبورست همین راه را ادامه بدهد و گرنه عاقبتی بهتر از سی ان ان و -بینندگان کمی چون العربیه- در انتظارش نخواهد بود.
**** برای مطالعه بیشتر :
خبرمربوط به اظهارات کلینتون در مورد الجزیره
1-http://blogs.abcnews.com/politicalpunch/2011/03/sec-of-state-hillary-clinton-al-jazeera-is-real-news-us-losing-information-war.html
نوشته ای که چندی پیش نوشتم در مورد ویکی لیکس و اینکه امریکا بزودی در آینده با مشکلاتی در منطقه روبرو خواهد شد. کما اینکه شد.
2-http://freshteh661.blogspot.com/2010/07/untold-storeis-3.html