Saturday, July 5, 2008

عصر بی گناهی

چرا عصر بیگناهی ؟ چون همه زمانی بی گناه بودند یا بودیم !
عصر بیگناهی کی بود ؟ نمی دانم ؛ یعنی مطمئن نیستم فقط می دانم زمانی بود که همه آرامش داشتند و حالا همه بنظر می آید آن آرامش خاطر را از دست داده اند. همه عصبانی؛ همه عبوس ؛ قیافه ها خشمگین؛ به کوچکترین کاری می خواهند کتکت بزنند . چرا چون 2 دقیقه معطل شده اند یا خواهش کرده ای ایست کنند تا بتوانی پارک کنی . نمی دانم کی اینطور شد ولی خواهم فهمی اگر کسی فهمید به من هم بگوید چون من وقتی شادم آدمها فکرمی کنند من الکی خوش هستم در صورتی که اینطور نیست ! من هم مشکلات خودم را دارم . شاید خدارا شکر کمتر از بقیه اما این دلیل نمی شود به کسی برچسب " الکی خوش " یا " خجسته دل " بزنیم چون دلمان نمی خواهد آدمها خوشحال باشند یا خودمان حال خوش بودن نداریم ! بنظرم باید کمی ادمها را متفاوت تر نگاه کنیم و با سعه صدر بیشتر و به خطاهایشان فرصت بدهیم . به گمانم عصر بیگناهی وقتی برچیده شد که آدمها دست از بخشیدن هم برداشتند .

No comments: